ترابر نیوز: سیاستهای رادیکال سعودی در منطقه، ایران،ترکیه، قطر و روسیه را بیش از قبل بههم نزدیک کرده؛ این ائتلاف نوظهور تاکتیکی است یا راهبردی؟
ترابر نیوز:
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، ایران و محور مقاومت پیروز تحولات اخیر در منطقه و بهویژه بعد از بیداری اسلامی یا به تعبیر رسانههای غربی «بهار عربی» است. اما سلسله این پیروزیها را نباید پایان ماجرا و پیروزی نهایی تلقی کرد؛ ایران همانقدر که در عرصه نظامی و امنیتی در منطقه موفق و مطمئن بوده، در عرصه اقتصاد که میدان نبرد بسیار بزرگتر از میدان جنگ است، ناموفق و پر ریسک عمل کرده است. وزارتخانههای اقتصاد و امور خارجه که ایران را در عرصه نظامی پیروز تحولات منطقهای میدیدند، بدون توجه به اینکه در رقابتهای راهبردی زمان هیچگاه پایان نمیپذیرد، گمان میکردند رقبای منطقهای و فرامنطقهای که طرف شکستخورده تحولات در غرب آسیا بودند، با یک سیلی از میدان به در میشوند و بازارهای منطقه به دنبال ایران و کالاهای ایرانی خواهد آمد اما اشتباه میکردند. درست در همان روزهایی که مستشاران ایرانی با گروهکهای تروریستی مورد حمایت ترکیه، عربستان، قطر و بسیاری از کشورهای اروپایی مشغول نبرد بودند، کالای همین کشورها در بازارهای دمشق، حلب، حمص و... به فروش میرسید. در سوریه و عراق، در غیاب ایران، بازیگران منطقهای رفتارهای خود را متنوع کردند. آنان اگرچه در عرصه نظامی از ایران شکست خوردند، اما به خوبی میدانستند که عرصههای دیگری برای پیروزی وجود دارد. بر همین اساس آنان از ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی خود بهره بردند و توانستند حتی در کشوری که با آن دشمن هستند، منافع اقتصادیشان را تامین کنند.
رقبای منطقهای ایران با هوشیاری سیاسی همچنان در سوریه و عراق نفوذ فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دارند. این زنجیره به هم پیوسته توانسته منافعشان را در دمشق و بغداد تامین کند. در دولت اما به نظر ارادهای برای بهرهبرداری از ظرفیتهایی که با مجاهدت مستشاران نظامی به دست آمده، وجود ندارد. سال گذشته و پس از چندین ماه بحث و بررسی وزارت امور خارجه ساختار خود را تغییر داد و با توجه به اهمیت موضوع اقتصاد و دیپلماسی اقتصادی، معاونت جدیدی در وزارت امور خارجه بهعنوان معاونت اقتصادی در نظر گرفته شد. از اسفند سالگذشته که غلامرضا انصاری سفیر وقت ایران در هند به این معاونت منصوب شد تا لحظه نگارش این گزارش، دستگاه دیپلماسی هیچگزارشی از عملکرد خود ارائه نداده و در عمل نیز هیچبازخورد مثبتی از این معاونت مشاهده نشده است.
همین ضعف دستگاه دیپلماسی در بهرهبرداری از پیروزیهای ایران باعث شد سیدکمال خرازی، رئیس شورای راهبردی سیاست خارجی و وزیر امور خارجه اسبق کشورمان در سومین کنفرانس امنیتی تهران، با موضوع همایش «صلح و ثبات در غرب آسیا؛ یک منطقه، یک سرنوشت» به انتقاد از این رویه بپردازد. او در این زمینه گفت: «به نظر میرسد ما هنوز نتوانستهایم از پیروزی جبهه مقاومت در صحنه سیاسی استفاده کنیم. اگر بخواهیم در صحنه ثباتسازی در منطقه تاثیرگذار باشیم نیاز به تحرک بیشتری در صحنه سیاسی داریم. در دیداری که چند هفته پیش با دومینیک دو ویلپن، نخستوزیر و وزیر امور خارجه اسبق فرانسه داشتم، وی به من گفت شما موفقیتها و پیروزیهای میدانی بسیاری داشتهاید اما نتوانستهاید تحرکات لازم برای بهرهبرداری از این موفقیتها را داشته باشید.»
اقتصاد سوریه در دست ترکیه
برای درک عینیتر از آنچه خرازی به نقل از نخستوزیر اسبق فرانسه گفته باید به وضعیت تعامل دو کشور ترکیه و ایران در سوریه بپردازیم. از ابتدای بحران سوریه، ترکیه از مخالفان سرسخت اسد و حامی گروههای تروریستی در سوریه شد. ایران اما با توجه به درخواست دولت سوریه و غیرمردمی بودن تحولات، وارد نبرد با تروریستها شد. حالا که سوریه در گامهای نهایی نابودی تروریستهاست، بد نیست نگاهی به آمار تعاملات اقتصادی دو کشور که یکی حامی دولت سوریه و دیگری دشمن آن بودند، بیندازیم تا مشخص شود چقدر ایران در دیپلماسی اقتصادی ضعیف عمل کرده است. به گزارش «فرهیختگان»، بررسی دادههای آماری گمرک ایران نشان میدهد میزان صادرات غیرنفتی ایران به سوریه طی 10 سال اخیر روند نزولی طی کرده و از 377 میلیون دلار در سال 88 به 172 میلیون دلار در سال 96 رسیده است. در 6 ماهه نخست سال 97 این میزان به 92میلیون دلار رسیده که حتی نسبت به نیمه اول سال 96 نیز کاهش 29 درصدی را نشان میدهد.
این در حالی است که در سال 2017 بین کشورهای صادرکننده کالا به سوریه، ترکیه با صادرات بیش از 1.3 میلیارد دلاری خود در رتبه اول قرار دارد. در حال حاضر میزان صادرات ترکیه به سوریه تقریبا هشت برابر صادرات ایران به سوریه است. نکته قابل تامل اینکه برخلاف سیر نزولی صادرات کالایی ایران به سوریه طی 10 سال اخیر، سهم ترکیه در بازار سوریه از حدود 9 درصد در سال 2010 به 15 درصد در سال 2014، حدود 20 درصد در سال 2015 و 24درصد در سال 2017 رسیده است. بر اساس آمارها، سهم ایران از بازار سوریه تنها 3 درصد است اما ظرفیتهای اقتصادی 2 کشور میگوید میتوان این رقم را تا 2.5 میلیارد دلار در سال افزایش داد
عراق اما متفاوت
اگر در نبرد با تکفیریها و گروهکهای تروریستی، سرداران ایرانی در قامت مستشار وارد سوریه و عراق شدند، در نبرد اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نیز ایران باید سرداران این عرصه را وارد این کشورها میکرد؛ سردارانی که همقد سرداران نظامی باشند. در فردای فتح، سرداران اقتصادی باید پا جا پای نظامیان میگذاشتند و با بستههای متنوع اقتصادی، منافع اقتصادی حاصل از موفقیت میدان نبرد را نیز کسب میکردند اما تاکنون این اتفاق نیفتاده است. به نظر میرسد انگیزهای نیز برای این اتفاق وجود ندارد. در این سالها با وجود اینکه ایران یکی از اصلیترین کشورها در تعیین سرنوشت سوریه بوده است، حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان در پنج سال گذشته یک سفر غیررسمی نیز به سوریه نداشته است. این در حالی است که ولادیمیر پوتین همتای روسی او، حداقل یک بار به سوریه سفر کرده و با بشار اسد رئیسجمهور سوریه دیدار و گفتوگو کرده است.
کارشناسان مسائل اقتصادی و بینالمللی معتقدند که دستگاه دیپلماسی ایران در سالهای گذشته به جای تمرکز بر کشورهای منطقه، اروپا و آمریکا را هدف قرار داده بودند و همین مساله باعث غفلت آنان از منطقه شده است. با این حال اما در عراق اوضاع ایران کمی متفاوتتر از سوریه است. بررسی دادههای آماری گمرک ایران نشان میدهد صادرات غیرنفتی ایران به عراق از دومیلیارد و 762 میلیون دلار در سال 1387 به پنجمیلیارد و 150 میلیون دلار در سال 90، پنجمیلیارد و 949 میلیون دلار در سال 92 و 6 میلیارد و 424 میلیون دلار در سال 96 رسیده است. البته آنچه را در عراق اتفاق افتاده نباید به پای دستگاه دیپلماسی کشور گذاشت چراکه انتصاب سفرای ایران در این کشور، متفاوت از روندی است که وزارت خارجه در سایر کشورها برای انتخاب سفیر در نظر میگیرد. افزایش مناسبات ایران و عراق، محصول تفکری است که به جای غرب، بر منطقه تمرکز دارد و بر همین اساس برای کمک به عراق در نبرد با تروریستهای تکفیری، لحظهای درنگ نکرد.