چین از نمونههای موفق در بحث سرمایهگذاری خارجی است؛ این کشور نهتنها توانسته است در بحث جذب سرمایه خارجی موفق باشد بلکه توانسته است یکی از کشورهای موفق در حوزه سرمایهگذاری خارجی در کشورهای دیگر باشد و بدین طریق، قدرت اقتصادی و اثرگذاری سیاسی خود را افزایش دهد.
سرمایهگذاری خارجی را میتوان فرصتی برای استفاده از بازار داخلی کشور میزبان و یا استفاده از کشور میزبان برای صادرات کالای تولیدشده با بهای نازلتر دانست. بر این اساس میتوان سرمایهگذاریهای صورت گرفته در کشور چین را به دو بخش تقسیم نمود:
- سرمایهگذاری به دنبال استفاده از بازار داخلی و منطقهای کشور چین
- سرمایهگذاری صادرات محور که سرمایهگذاران در این دسته به دنبال تولید در کشور میزبان هستند تا محصولات تولیدشده با هزینه پایینتر را به بازارهای جهانی صادر کنند.
سرمایهگذاری مستقیم خارجی در چین در دهههای اخیر نقش چشمگیری در اقتصاد آن ایفا کرده و کمک بسیاری در رشد اقتصادی و توسعه تجارت، بهخصوص در بخش تولید صادرات محور چین، داشته است.
کشورهای مختلف به دنبال استفاده از چین، بهعنوان یک اقتصاد در حال گسترش با منابع و نیروی کار ارزان هستند تا بتوانند هم در بازار این کشور و هم در سایر بازارهای جهانی حضورداشته باشند. شروع سرمایه گذاریهای خارجی در چین از طریق مونتاژ و باهدف گسترش اقتصاد کشور مبداء بود، اما چین با استفاده از نیروی انسانی فراوان و کسب و انتقال دانش به این نیروها، توانست به یکی از کشورهای موفق در حوزههای مختلف فناوری تبدیل شود. علاوه بر این، سرمایهگذاریهای چین در سایر کشورها گسترشیافته است تا امکان انتقال دانش از کشورهای با سطح فنّاوری و علم بالاتر تسهیل شود.
سرمایهگذاری خارجی چین در سایر کشورها
چین در راستای اجرای سیاستهای باز تجاری خود به سرمایهگذاری در کشورهای مختلف و در حوزههای گوناگون روی آورده است، سیاستهایی که با اهداف مختلفی دنبال میشوند. یکی از این اهداف، ایجاد بازار برای محصولات تولیدشده در کشور چین است؛ سرمایهگذاری در سایر کشورها روابط خارجی چین با آنها را تسهیل میکند و به چین، قدرت و ابتکار عمل میبخشد. علاوه بر این، به چین کمک میکند تا بتواند خود را بهعنوان برترین اقتصاد جهان معرفی نماید و جایگاه و هیمنه ایالاتمتحده را در کشورهای مختلف تحت تأثیر قرار دهد. سرمایهگذاریها معمولاً در زیرساختهای کشورهای مختلف جهان صورت میگیرد و منحصر به کشورهای توسعهیافته نیست.
یکی از موارد سرمایهگذاری خارجی چین، سرمایهگذاری در بندرهاست که به چین کمک مینماید تا از حملونقل ارزانتری نسبت به سایر رقبا برخوردار باشد. اگرچه انجام سرمایهگذاریهای چین با واکنش سایر قدرتهای بزرگ همراه بوده است. البته سرمایهگذاری خارجی چین منحصر به سرمایهگذاری در زیرساختها نیست و در سایر حوزهها بخصوص در حوزههای مالی و حوزههای فناوری با دانش بالا نیز سرمایهگذاریهای عظیمی صورت گرفته است؛ بهعنوانمثال، چین یکی از بزرگترین دارندگان اوراق قرضه ایالاتمتحده محسوب میشود
.
مقایسه جریان ورودی و خروجی سرمایه در چین
با توجه به برخورداری از مزیت نسبی در تولید کالاها به علت ارزان بودن نیروی کار و سیاستهای تسهیلگرانه، جذب سرمایه خارجی در چین همچنان به روند صعودی خود ادامه داده است، اما در مورد سرمایهگذاری خارجی چین در سایر کشورها، قضیه کمی متفاوت است و روند صعودی آن در سال ۲۰۱۶ بهیکباره متوقف شد و روند نزولی به خود گرفت که میتوان آن را ناشی از کاهش سرمایهگذاریها در ایالاتمتحده و سایر کشورها به علت مناقشه با ایالاتمتحده دانست که بهعنوان یک رقیب تجاری برای چین شناخته میشود.
اما نکته جالبتوجه آن است که رقم سرمایهگذاریهای خارجی چین در سال ۲۰۱۴ با جذب سرمایه خارجی در چین برابر شد که این موضوع حاکی از یک رابطه دوطرفه و همگرا میان جذب و خروج سرمایه است که در سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ خروجی سرمایه حتی بیشازپیش شده است.
نمودار ۱ سرمایه ورودی و خروجی چین در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹
منبع: https://unctadstat.unctad.org/wds/TableViewer/tableView.aspx
حال اگر به وضعیت انباشت سرمایهگذاریها بنگریم شاهد این خواهیم بود که سرمایه خروجی چین در سال ۲۰۱۶ از مجموع انباشت سرمایه جذبشده بیشتر بوده و این روند همچنان ادامهدار است. نکتهای که از این موضوع میشود برداشت کرد آن است که نهتنها چین جذب سرمایه خارجی را بهصورت یکطرفه ادامه نداده، بلکه به دنبال آن بوده است تا نقش خود را در تصمیمگیریهای جهانی، با سرمایهگذاریهای خود در سایر کشورها افزایش دهد و صرفاً یک منبع جذب سرمایه خارجی نباشد. ادامه یافتن چنین امری به چین کمک خواهد کرد تا قدرت اقتصادی خود را به رخ سایر رقبا بکشد و بر تحولات جهانی، بیشازپیش اثرگذار باشد.
نمودار ۲ سرمایه ورودی و خروجی چین در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹
منبع: https://unctadstat.unctad.org/wds/TableViewer/tableView.aspx
نتیجهگیری
نکتهای که در سرمایهگذاری خارجی موردتوجه است، درک کامل از جریانهای ورودی و خروجی سرمایه است که چین بهدرستی به آن توجه نموده و از هر دو نوع نهایت استفاده را برده است تا بتواند خود را بهعنوان قدرت برتر اقتصادی جهان تبدیل کند. جمهوری خلق چین نهتنها خود را به جذب سرمایه خارجی محصور نکرده، بلکه همواره به دنبال آن بوده است تا از طرق مختلف، تأثیرگذاری خود را در عرصههای جهانی گسترش دهد و همچنین به طرق مختلف حجم تجارت بینالمللی خود را افزایش دهد، لذا بدین منظور توجه ویژهای به سرمایهگذاریهای خارجی خود داشته است.