مراکز لجستیک در کشورهای توسعهیافته به صورت طبیعی بر اساس نیازهای شرکتهای ارائهدهنده خدمات لجستیک به وجود آمده است. با توجه بهصرفه اقتصادی حملونقل ریلی نسبت به جادهای در این کشورها و از آنجا که امکان حمل درب به درب با ریل وجود ندارد، این شرکتها به تجهیزات و زیرساختی احتیاج دارند که حملونقل ترکیبی را تسهیل کند. در ایران قیمت پایین سوخت و عملکرد نامطلوب حملونقل ریلی، باعث شده است صاحبان کالا و شرکتهای حملونقلی تمایل چندانی برای استفاده از حملونقل ریلی نداشته باشند. از همین رو نیاز طبیعی برای شکلگیری مراکز لجستیک به وجود نیامده است.
مکانیابی مراکز لجستیک که در حقیقت قرار است مبنایی برای توسعه شبکه مراکز لجستیک ملی در کشور باشد، بر اساس نیازها، اهداف و استراتژیهای مشخصی انجام شده است. این نیازها، اهداف و استراتژیها در حقیقت برگرفته از قوانین و اسناد بالادست بخش حملونقل و نیز تحلیل وضع موجود و استراتژیهای این بخش است که به بسیاری از ارکان مکانیابی جهت میدهد. لذا فصل حاضر به این موضوع میپردازد.
مشکلات لجستیک کشور و راهکارها
بررسیهای کارشناسی و نظرات نخبگان نشان میدهد روان نبودن و هزینه بالای حملونقل مشکلات اصلی حملونقل بار در ایران است. روان نبودن به معنای کارا نبودن فرآیندهای حمل ترکیبی (از بندر به جاده یا ریل و تبادل بار بین ریل و جاده)، به روز نبودن تکنولوژیها و عدم یکپارچگی اسناد و فرآیندها است. هزینه بالای حمل به معنی پایین بودن سهم حمل ریلی به عنوان شیوه حمل دارای صرفه اقتصادی، بهرهوری پایین در حملونقل جادهای به خاطر فرسودگی ناوگان و بالا بودن شاخص سیر خالی ناوگان است.
پایین بودن سهم ریلی همچنین موجب شده است بخش حملونقل بار هزینههای زیادی برای کل جامعه به همراه داشته باشد. طبق مطالعه اتحادیه اروپا مصرف سوخت جاده حدود ۷ برابر (۵/۴۴ لیتر به ۶/۷ لیتر به ازای ۱۰۰۰ تن ـ کیلومتر)، آلایندگی جاده حدود ۸ برابر و هزینههای ناشی از سوانح و حوادث جادهای حدود ۸۵ برابر از ریل بیشتر است. این اعداد نشان میدهد که با توجه به سهم بالای جاده در حملونقل بار در ایران نسبت به کشورهای توسعهیافته، بخش حملونقل، هزینههای قابل توجهی به کل جامعه تحمیل میکند.
بر اساس همین تحلیلها است که در استراتژیهای بخش حملونقل مصوب شورایعالی هماهنگی ترابری کشور نیز افزایش سهم ریلی حملونقل بار به عنوان یکی از استراتژیهای برگزیده مورد تاکید قرار گرفته است.
خلاصه ماموریت، چشمانداز، اهداف استراتژیک و استراتژیهای برگزیده بخش حملونقل را در ذیل می بینید:
همانطور که در شکل بالا مشخص است، سومین استراتژی بخش حملونقل، «افزایش سهم حمل ریلی بار» معرفی شده است. در این راستا، دلایل سهم پایین شیوه حمل ریلی بار در کشور، به ترتیب زیر است که در ادامه تشریح شده است:
عدم امکان حمل درب به درب
سرعت سیر پایین
قابلیت اطمینان زمانی حمل ریلی
گستردگی ناکافی شبکه ریلی در سرتاسر کشور
پایین بودن تواتر قطارها
عدم امکان حمل درب به درب: یکی از مشکلات ذاتی حملونقل ریلی، عدم امکان حملونقل درب به درب برای بسیاری از گروه کالاهاست. ازآنجا که تمامی صنایع یا بازارهای مصرف به صورت مستقیم به شبکه ریلی متصل نیستند، بخش پایانی سفر به منظور انتقال بار از ریل به جاده، هزینه و زمان کل سفر را به صورت قابل ملاحظهای افزایش میدهد. این در حالی است که اگر بار با جاده جابهجا شود، امکان رساندن بار به مقصد نهایی بسیار سادهتر است. برای حل این کاستی باید امکانات حملونقل ترکیبی در مراکزی ارائه شود تا انتقال بار از جاده به ریل تسهیل شود، زیرا امکان گسترش مویرگی شبکه ریلی به بازار مصرف یا تمامی صنایع تولیدی وجود ندارد.
سرعت سیر پایین راه آهن: یکی دیگر از دلایل مطلوبیت پایین حمل ریلی بار، سرعت سیر پایین بخش ریلی در ایران است که این امر عمدتا ناشی از به روز نبودن تکنولوژیهای مورد استفاده در این شیوه از حملونقل و عدم مدیریت بهرهبرداری درست است. وجود گلوگاههای حرکتی متعدد در شبکه به خصوص در مسیرهای پرتردد باری مانند بندرعباس ـ بافق ـ تهران، یکی دیگر از دلایل طولانیتر شدن زمان سفر است. از دیدگاه کارشناسان و خبرگان امر، اولویت قطارهای مسافری به باری برای استفاده از شبکه نیز موجب شده است که در مسیرهای باری، قطار باری برای استفاده از شبکه چندین روز معطل شود. همچنین عدم وجود امکانات مناسب تخلیه و بارگیری در بنادر و مبادی و مقاصد سفر موجب شده است تا بخش عمدهای از زمان سفر در ایستگاهها سپری شود.
قابلیت اطمینان زمانی حمل ریلی: حمل ریلی بار نه تنها دارای سرعت پایین است، بلکه قابلیت اطمینان زمانی کمی دارد. به گفته صاحبان بار، اگر مطمئن باشند که بارشان در موعد مقرر، (هرچند با زمان طولانی) به مقصد برسد، باز هم قابل قبول است، اما مشکل این است که به علت خرابیهای متعدد و عدم برنامهریزی درست و مدیریت نامطلوب بهرهبرداری، زمان سفر حمل ریلی بار واریانس بالایی دارد. این موضوع موجب شده است فورواردرها برای برنامهریزی حمل ریلی بار با مشکل روبهرو شوند و شیوه حمل جادهای را به ریلی ترجیح دهند.
گستردگی ناکافی شبکه ریلی در سرتاسر کشور: با وجود توسعه شبکه ریلی در چند سال اخیر و اتصال آن به چند مرکز استان، هنوز نسبت طول شبکه ریلی به مساحت ایران با استانداردهای کشورهای توسعهیافته فاصله زیادی دارد. برای افزایش مطلوبیت شیوه ریلی باید دو استراتژی بهصورت همزمان دنبال شود؛ اول، اتصال مراکز جمعیتی کشور با خطوط اصلی به شبکه ریلی فراهم شود و دوم با توسعه خطوط آنتنی، مراکز صنعتی و معدنی که بار قابل توجهی دارند به طور مستقیم به شبکه ریلی متصل شوند.
پایین بودن تواتر قطارها: یکی از گلایههای دیگر صاحبان بار و فورواردرها، زمان بالای توقف کالا برای تشکیل قطار است. به علت تمایل و تقاضای کمی که برای حمل ریلی بار وجود دارد، زمان زیادی برای تشکیل قطار تلف میشود. حتی در مراکز اصلی تجمیع بار نیز گاهی چندین روز تشکیل قطار به طول میانجامد. در نتیجه صاحبان بار با توجه به دسترسی همیشگی به حمل جادهای ترجیح میدهند بار خود را در اسرع وقت با این شیوه ارسال کنند.
این پنج دلیل موجب شده است که در شرایط فعلی حملونقل ریلی برای اکثریت گروه کالاها و مبادی و مقاصد دارای صرفه اقتصادی نباشد.