ترابر نيوز :پايگاه خبري تحليلي حمل و نقل : حسين علايي: حمله موشكي و پهپادي موجب احيا قدرت بازدارندگي ايران شد/ راهبرد ايران از «سكوت و خويشتنداري» به «واكنش متقابل» تغيير يافته است
جمعه، 31 فروردین 1403 - 10:05     کد خبر: 105338

ترابر نيوز:

گفتگوي اختصاصي پايگاه اطلاع رساني و خبري جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

اسرائيل هميشه به دنبال درگير كردن آمريكا با ايران بوده است و شايد حمله اخير به بخش كنسولي سفارت ايران نيز در اين راستا برنامه ريزي شده باشد، ولي به هر حال ايران نمي تواند براي هميشه دست روي دست بگذارد و شاهد تهاجم مرتب اسرائيل به منافع ملي ايران و ترور شهروندانش باشد و كاري انجام ندهد. خود آمريكا و اروپايي ها هم مي دانند كه پاسخ ايران، طبق عرف جهاني و بر اساس حق دفاع از خود و مطابق با حقوق بين المللي بوده است، ولي معمولاً آنها به دنبال پيدا كردن بهانه براي افزايش فشارها بر ايران و گسترش تحريم ها هستند تا شاهد يك قدرت مستقل نوظهور در خاورميانه نباشند.
حسين علايي: حمله موشكي و پهپادي موجب احيا قدرت بازدارندگي ايران شد/ راهبرد ايران از «سكوت و خويشتنداري» به «واكنش متقابل» تغيير يافته است/ حمله دوباره اسرائيل به معناي طراحي يك تهاجم جديد خواهد بود
 

پايگاه خبري جماران، سارا معصومي: منطقه غرب آسيا در چند قدمي گسترش دامنه جنگ غزه شش ماه و اندي پس از آغاز آن قرار گرفته است. از هفت اكتبر 2023 كه حمله حماس به خاك سرزمين هاي اشغالي انجام و حملات بي امان رژيم اسرائيل به نوار غزه آغاز شد تلاش كشورهاي منطقه و موضع اعلامي بازيگران فرامنطقه اي پرهيز از گسترش دامنه اين جنگ بوده است.

اين روند كه برخلاف بسياري از پيش بيني ها تا نخستين روز ماه آوريل دوام پيدا كرده بود با حمله رژيم اسرائيل به مقر ديپلماتيك جمهوري اسلامي ايران در پايتخت سوريه تغيير كرد. شهادت چند سردار ارشد و مستشار نظامي ايران در جريان اين حمله در كنار هدف قرار دادن يك مكان ديپلماتيك جمهوري اسلامي ايران كاسه صبر تهران را لبريز كرد.

 
 

سيزده روز پس از آن تاريخ جمهوري اسلامي ايران تصميم خود براي پاسخ گويي به اين حمله را با پرتاب صدها پهپاد و موشك به سمت اسرائيل اجرايي كرد. عملياتي برنامه ريزي شده كه هيچ تلفات جاني نداشت و ايران عمدا از اصل غافلگيري نيز در آن استفاده نكرد تا دامنه تنش از مديريت بازيگران خارج نشود. مقام هاي ارشد نظامي ايران پس از پايان اين عمليات اعلام كردند كه از نظر جمهوري اسلامي ايران، پاسخ مشروع و مقبول بين المللي و متناسب به اسرائيل داده شده و تهران قصد ادامه تنش را ندارد.

در ساعات گذشته، اسرائيل عليرغم ادعاهاي آمريكا مبني بر توصيه به تل آويو براي پرهيز از پاسخ دادن به تهران مي گويد كه اين عمليات نظامي بي سابقه ايران را تلافي خواهد كرد .

با سردار حسين علايي، فرمانده پيشين نيروي دريايي سپاه پاسداران و تحليلگر مسائل سياسي و بين الملل درباره وضعيتي كه منطقه غرب آسيا و جمهوري اسلامي ايران در نتيجه تحولات اخير در آن قرار دارند گفت و گو كرديم:

 

آيا پاسخ نظامي ايران به حمله رژيم اسرائيل به بخش كنسولي سفارت ايران در دمشق از قدرت كافي براي احياي قدرت بازدارندگي جمهوري اسلامي برخوردار بود؟

نفس حمله موشكي و پهپادي جمهوري اسلامي ايران به چند پايگاه نظامي اسرائيل به صورت آشكار و با اعلان رسمي از قبل و بدون غافلگيري، موجب احياء قدرت بازدارندگي ايران شده است. زيرا اسرائيل چند سالي بود كه عادت كرده بود تا دست به ترور فرماندهان ايراني چه در داخل خاك ايران و چه در ساير كشورها بزند. جمهوري اسلامي ايران هم در برابر آن اقدامات خويشتنداري مي كرد تا شايد اسرائيل رفتار خود را تغيير دهد. ولي اسرائيل عدم پاسخ آشكار ايران را به عمليات هاي مختلف موساد، به عنوان ضعف قدرت نظامي و عملياتي ايران تلقي مي كرد. از طرفي عليرغم كشتارهايي كه اسرائيل در نوار غزه و در فلسطين اشغالي و نيز در حمله به منافع ايران، انجام داده و مي دهد، هيچگاه از سوي آمريكا و اروپا به عنوان مخل امنيت خاورميانه معرفي نشده است.

بنابراين جمهوري اسلامي ايران به منظور دفاع از جان ايرانيان و نيز بازداشتن اسرائيل از تداوم جناياتش عليه ايرانيان و منافع ملي ايران ناچار به واكنش مناسب بود.

متأسفانه عليرغم آنكه ايران ابتدا به شوراي امنيت سازمان ملل متوسل شد تا از طريق قانوني مانع رفتارهاي نظامي اسرائيل عليه اماكن ديپلماتيك شود، ولي متأسفانه و با حيرت، دولت هاي آمريكا، انگليس و فرانسه حتي از محكوم كردن اسرائيل در حمله به ساختمان سفارت ايران در دمشق خودداري كردند و مسير ديپلماتيك براي خاتمه دادن به بحراني را كه اسرائيل پديده آورده بود، مسدود كردند.

به ناچار ايران بايستي به اسرائيل نشان مي داد كه جناياتش بدون پاسخ نخواهد ماند و حمايت نظامي آمريكا و بعضي از كشورهاي اروپايي مانع واكنش متقابل نظامي ايران كه طبق اصل ۵۱ منشور ملل متحد به عنوان دفاع مشروع خوانده مي شود، مانع از عمليات بازدارنده ايران نخواهد شد.

 

در چند ساعت اخير، طرف اسرائيلي بر پاسخ دادن به اين حمله تاكيد كرده و از هياهوي هاي ديپلماتيك هم مي توان نتيجه گرفت كه اين امر محتمل تر شده است. سوالي كه در افكار عمومي مطرح شده اين است كه آيا ايران پيش بيني حمله مجدد اسرائيل را كرده بود و اگر بله چگونه مي تواند در صورت تحقق اين حمله از گسترش دامنه جنگ جلوگيري كند؟

ايران اعلام كرده است كه عمليات عليه پايگاه هايي كه از آنها جنگنده هاي اسرائيلي براي حمله به ساختمان سفارت ايران در سوريه استفاده كرده اند، پاسخ به حمله نظامي اسرائيل عليه اماكن ديپلماتيك ايران و ترورهاي صورت گرفته است. بنابراين، عمليات ايران خاتمه يافته  و ادامه نخواهد يافت.

لذا چنانچه اسرائيل اقدام به حمله جديد نظامي عليه ايران كند و يا دست به ترورهاي جديد بزند، در واقع به مفهوم طرح ريزي و اجراي يك عمليات ديگري است و اقدام جديدي تلقي مي شود و ارتباطي به پاسخ قبلي ايران ندارد. بنابراين چنين حمله اي و يا حملاتي، جديد محسوب مي شوند كه نيازمند به اقدام ايران براي پاسخ جديد است.

اسرائيل بايد بفهمد كه هر حمله اي چه از سوي ارتش رژيم صهيونيستي و چه از سوي موساد با پاسخ متناسب ايران مواجه خواهد شد. نتانياهو بايد درك كند كه راهبرد ايران از «سكوت و خويشتنداري» در برابر تهاجمات اسرائيل به «واكنش متقابل» تغيير يافته است.

بنابراين، چنانچه آمريكا و اروپا مايل به افزايش تنش و تشنج در منطقه نيستند، بايد جلوي شرارت ها و حملات اسرائيل را بگيرند و اجازه ندهند كه اسرائيل علاوه بر جنگ و كشتار در نوار غزه، جنگ جديدي را در خاورميانه به راه بيندازد، زيرا عوارض آن، منافع آنها و كشورهاي عربي را نيز تحت تأثير قرار خواهد داد.

به هر حال ايران با انجام عمليات نظامي ۲۶ فروردين ماه به دنبال مهار بحراني بود كه اسرائيل در حمله به ساختمان سفارت ايران و نيز مستشاران و ديپلماتهاي نظامي ايران بوجود آورد.

جمهوري اسلامي ايران با چنين پاسخي به جنايات اسرائيل، در واقع مي خواهد تا از افزايش تنش توسط اسرائيل و گسترش جنگ به خاورميانه جلوگيري كند و اسرائيل را وادار به تجديد نظر در حمله به منافع ايران و ترور ناجوانمردانه مستمر ايرانيان كند.

 

تا پيش از اين حمله، اسرائيل به دليل جنايت هاي رخ داده در غزه و اصرار بر ادامه جنگ در شرايط سخت و بي سابقه بين المللي قرار گرفته بود. در چند روز اخير پس از حمله شاهد نوعي همدردي با اسرائيل از سوي كشورهاي مختلف هستيم. فكر مي كنيد طبق آنچه كه در برخي تحليل ها گفته مي شود هرچند ايران حق مشروع براي دفاع از خود داشت اما با روشي كه انتخاب كرد به برداشته شدن فشار از روي اسرائيل در اين شرايط كمك كرده است؟

تا كنون هيچگاه اسرائيل به خاطر انجام جنايت نسل كشي و گرسنگي دادن به ميليونها انسان در نوار غزه، تحت فشار واقعي بين المللي قرار نگرفته است. اگر آمريكا با پيشنهادهاي آتش بسي كه در شوراي امنيت سازمان ملل مطرح شده مخالفت نمي كرد و يا حتي فقط كمك هاي نظامي و پولي و حمايت سياسي از كودك كشي اسرائيل نمي كرد، تا كنون آتش بس در جنگ غزه برقرار شده بود و خونريزي هاي روزانه توسط اسرائيل خاتمه مي يافت. كافي است كه دولت آمريكا در جنگ غزه اعلام بيطرفي كند، آنگاه ظرف چند ساعت نتانياهو سقوط مي كند و كشتار در فلسطين اشغالي خاتمه مي يابد.

البته اسرائيل هميشه به دنبال درگير كردن آمريكا با ايران بوده است و شايد حمله اخير به بخش كنسولي سفارت ايران نيز در اين راستا برنامه ريزي شده باشد، ولي به هر حال ايران نمي تواند براي هميشه دست روي دست بگذارد و شاهد تهاجم مرتب اسرائيل به منافع ملي ايران و ترور شهروندانش باشد و كاري انجام ندهد. خود آمريكا و اروپايي ها هم مي دانند كه پاسخ ايران، طبق عرف جهاني و بر اساس حق دفاع از خود و مطابق با حقوق بين المللي بوده است، ولي معمولاً آنها به دنبال پيدا كردن بهانه براي افزايش فشارها بر ايران و گسترش تحريم ها هستند تا شاهد يك قدرت مستقل نوظهور در خاورميانه نباشند.

در مقابله با پهپادها و موشك هاي ايراني كه به سمت پايگاه هاي نظامي اسرائيل هدف گيري شده بود، علاوه بر تمامي قدرت دفاعي و هوايي و سپرهاي موشكي اسرائيل، حدود ۱۲۰ جنگنده پيشرفته از انواع مختلف به ويژه هواپيماهاي F35 آمريكايي از كشورهاي آمريكا، انگليس، فرانسه، اسرائيل و اردن به پرواز درآمدند و سدّ دفاعي در مقابل قدرت نظامي ايران ايجاد كردند، ولي علي رغم حضور فرمانده سنتكام در اتاق عمليات اسرائيل، باز هم تعدادي از موشك هاي بالستيك به اهداف خود اصابت كردند.

اين اتفاق به مفهوم كارآمدي توان نظامي ايران در برابر قدرتمندترين ارتش هاي جهاني است. بنابراين سر و صداها و تلاش هاي آمريكا و سه كشور اروپايي همراه با اسرائيل در جنايات آدم كشي نتانياهو، نمي تواند فشار افكار عمومي جهاني را از روي اسرائيل بردارد.

 

ايالات متحده در چند روز اخير ظاهرا اسرائيل را براي عدم پاسخگويي به ايران تحت فشار قرار داده اما همزمان تاكيد كرده كه اين كشور و متحدانش در غرب به دنبال راهي براي اعمال فشار يكپارچه ديپلماتيك بر تهران هستند. برخي از تحريم موشكي ايران و برخي از تحريم هاي بيشتر اقتصادي سخن مي گويند. تبعات چنين روندي را براي كشور كه هم اكنون هم زير بار تحريم اقتصادي قرار دارد چه مي دانيد؟ فكر مي كنيد در چنين شرايطي امريكا و متحدانش تا كجا پيش بروند؟

اگر آمريكا بخواهد، مي تواند جلوي برنامه ترور ايرانيان و نيز حمله به تاسيسات هسته اي ايران را كه ساليان دراز است توسط اسرائيل انجام مي شود بگيرد. بايد توجه داشت كه استراتژي آمريكا و اسرائيل عليه ايران تقريباً يكي است، ولي گاهي تاكتيك هاي آنها متفاوت است. براي مثال هم آمريكا و هم اسرائيل با برنامه هسته اي ايران مخالفند. هر دو با توسعه توان موشكي و‌‌ پهپادي ايران دشمنند. هر دو با قدرت يافتن ايران در منطقه سر ناسازگاري دارند.

ولي آمريكا علاوه بر روش هاي خشن نظامي مثل ترور سردار قاسم سليماني، از روش هاي ديپلماتيك نيز براي كنترل و مهار ايران غافل نيست. براي مثال آمريكا معتقد بود كه با توافق برجام مي توان برنامه هسته اي ايران را مديريت كرد، اما اسرائيل معتقد به انهدام برنامه هسته اي ايران از طريق حملات نظامي و دوري از توافق سياسي است.

به هر حال ساليان درازي است كه آمريكا و متحدانش افزايش تحريم ها را به منظور تداوم فشار اقتصادي بر ايران در دستور كار خود قرار داده اند. اما آمريكا توجه دارد كه توسعه فناوري هسته اي و صنايع موشكي و بهره گيري از هواپيماهاي بدون سرنشين، همگي در شرايط تحريم هاي سخت رخ داده و ايران همچنان توانسته است بر توانايي علمي و صنعتي خود در اين حوزه ها بيفزايد. ولي اسرائيل بر اين باور است كه افزايش فشارهاي اقتصادي مي تواند معيشت مردم را در تنگنا قرار دهد و فشار اجتماعي را عليه دولت ايران افزايش دهد.

بنابراين، با انزواي سياسي و تداوم فشارهاي اقتصادي، مي توان اولويت هاي حكومت ايران را از توسعه توان نظامي و توجه به تهديد اسرائيل، به حوزه هاي ديگري متوجه كرد. در هر حال ايران بايد با بهره گيري از ابزار ديپلماسي، نگذارد تا فشار تحريم ها بر مردم تداوم يابد تا جمهوري اسلامي ايران بتواند به سمت توسعه اقتصادي همه جانبه و توليد محور حركت كند.

 

فكر مي كنيد اين اقدام ايران كه به هر حال نمايش قدرت نظامي كشور بود چه تاثيري در رويكرد كشورهاي منطقه از عربستان سعودي تا امارات و اردن داشته باشد؟ برخي تحليلگران معتقدند كه اين اقدام ايران منجر به تعميق روابط نظامي و اطلاعاتي و دفاعي اين كشورها با ايالات متحده از بيم قدرت روزافزون نظامي ايران خواهد شد. ما مي دانيم كه برخي از اين كشورها پيش از اين هم قدرت نظامي بخصوص موشكي ايران را تهديدي براي خود مي دانستند؟

به نظر مي رسد كه اين كشورها به اين نتيجه برسند كه بهتر است تا روابط مناسب تري با جمهوري اسلامي ايران برقرار كنند. زيرا در حمله ۲۶ فروردين ماه ديدند كه حمايت هاي كامل نظامي آمريكا، انگليس، فرانسه و برخي از كشورهاي عربي از اسرائيل نتوانست جلوي اصابت تعدادي از موشك هاي ايراني را به پايگاه هاي هوايي شديداً محافظت شده اسرائيل بگيرد.

بنابراين، آنها بايد شرايطي فراهم كنند تا با ايران درگير نشوند و زمينه را نيز براي درگيري با ايران فراهم نكنند.  البته طبيعي است كه آمريكا و اسرائيل به طور مرتب تلاش كنند تا فاصله بين كشورهاي عربي با ايران را افزايش دهند. زيرا مي دانند كه روابط دوستانه اين كشورها با ايران، باعث مي شود كه خاورميانه به سمت صلح و آرامش حركت كند و اسرائيل نتواند به كشتار فلسطينيان ادامه دهد و مجبور شود تا به دولت فلسطيني در سراسر سرزمين هاي اشغالي تن دهد.


پیامک - فیس بوک - تویتر
نسخه اصلی - برگشت به خبرها