پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ ساعت یک و چهلوپنج دقیقه بامداد روز شنبه ۲۶ مهر ۱۳۵۹ به وقت تهران محمدعلی رجایی، نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران، در در جلسه شورای امنیت سازمان ملل درباره جنگ ایران و عراق سخنرانی مفصلی ایراد کرد.
مشروح سخنان نخستوزیر ایران به این شرح بود:
بسمالله الرحمن الرحیم
لایحبالله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم
ما در شرایطی به اینجا آمدهایم که کشورمان در میان آتش جنگ برافروخته از دولت بعث و نامردمی عراق میسوزد و نیز در شرایطی هستیم که واقعه زلزله الجزایر به نوبه خود مردم و امام ما را سخت اندوهگین ساخته و بسیار متاسفیم که به علت شرایط جنگ نتوانستیم آنچنان که باید در جهت برآوردن نیازهای مردم برادر و مسلمان آنجا اقدام نماییم.
من دیروز مستقیما از جبهه جنگ عازم اینجا شدم. کشتهها و مجروحینی را که دیدن آنها دل هر انسانی هرچند کماحساس را به درد میآورد به چشم خود نظاره کردم. موشکهای ۹ متری زمینبهزمین که به شهر دزفول پرتاب شده قسمت اعظم شهر را بر سر مردم شریف و قهرمان آن دیار خراب کرده است. در دزفول متجاوز از ۳۰ کودک مجروح کمتر ۶ ماه را که هماکنون در بیمارستان این شهر بستری هستند دیدم.
ارتش صدام حسین به بهانههای واهی که بهتر است حتی گفته شود بدون بهانه به خاک ما تجاوز کرده، مراکز تولیدی و اقتصادی و بهخصوص مناطق مسکونی از جمله بیمارستانها و مراکز آموزشی را منهدم مینماید و مردم بیگناه ما را به قتل میرساند. دنیا باید بداند ارتش فریبخورده صدام به هیچ چیز رحم نمیکند و خاطرات حمله هیتلر را دوباره در یادها زنده کرده است. صدام برای ادامه چند روز بیشتر حکومت وابسته خود با ۱۲ لشکر و با متجاوز از ۲۵۰۰ تانک و صدها هواپیمای جنگی و جنگافزارهای فراوان دیگر به مردم کشور ما که دوران بازسازی جمهوری اسلامی را شروع کردهاند سبعانه حملهور شده است. دیروز در هواپیما مطلع شدم که در کرمانشاه در اثر بمباران دبستان، دبیرستان، دانشگاه و بیمارستان این شهر بیش از یک هزار دانشآموز و مردم غیرنظامی کشته و زخمی شدند. ارتش بعث عراق که از انسانیت بویی نبرده است حتی اگر چند لحظهای به یکی از مناطق مسکونی کشورمان دست یابد از هیچگونه جنایتی فروگذار نمیکند. منازل را غارت و حتی در بعضی نقاط بیشرمانه به زنان ما نیز تجاوز کردهاند. افراد غیرنظامی را که سنشان از ۱۸ سال بالاتر است به عنوان اسرای جنگی با خود میبرند و آنان را به همراه دیگر اسیران جنگ شکنجه داده و به قتل میرسانند.
ما وجدانهای بیدار مردم سراسر جهان بهخصوص مسلمانان را که در ارزشهای مکتبی با ما همعقیدهاند به قضاوت فرامیخوانیم. ما متاسفیم کسانی که خود را«مدافع» انسانیت میدانند چگونه در برابر این اعمال وحشیانه و ضد بشری این تجاوز آشکار سکوت کرده و یا ادعای بیطرفی مینمایند.
ملتها چگونه به نمایندگان ملت خود اجازه میدهند که در مسائل بینالمللی بگویند بیطرف هستیم. ما میدانیم که بسیاری از انقلابیون دنیا در اینجا حاضر شده و حقوق ملت خود را مطالبه کردهاند، ولی در نهایت همیشه این ملتها بوده که توانستهاند با قهر انقلابی و با دست خویش تجاوزگران را بر سر جای خود بنشانند. ملت مظلوم و قهرمان ما نیز با الهام از مکتب حیاتبخش اسلام و تحت رهبری مرجع عالیقدر امام خمینی سرانجام خواهد توانست متجاوزین را شکست داده و حقوق حقه خود را از آنان بازپس بگیرد.
به ما خبر رسیده است که دنیا از عکسالعمل و مقاومت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و نیز مردم مسلمان ایران در قبال ارتش صدام حیرتزده شده است. من صریحا اعلام میکنم که ملت ما مصمم است حتی با دنبال کردن یک جنگ طولانی و مردمی نه تنها متجاوزین را سر جای خود بنشاند بلکه با این عمل خود ملت برادر و مسلمان عراق را نیز به ماهیت رژیم ضدمردمی و وابسته صدام، هرچه بیشتر آشنا سازد و نیز جوابی دندانشکن به امپریالیسم آمریکا دهد که مستقیم و غیرمستقیم به دولت بعث عراق کمک مینماید.
آمریکا با هواپیماهای آواکس خود که در عربستان مستقر کرده است تلفات ارتش دلیر جمهوری اسلامی ایران را ضبط و به عراق گزارش میدهد و همچنین با منحرف کردن سیستمهای رادار، هدفهای غلط به جنگندههای ما میدهد. ما به کسانی که از طریق بندر عقبه در اردن برای عراق اسلحه و مهمات و قطعات یدکی ارسال میدارند تا ارتش بعث مردم مسلمان و ضدامپریالیسم ایران را به خاک و خون بکشد، بسوزاند و اسیر نماید هشدار میدهیم که تشبثات آنها بیجواب نخواهد ماند. بدانند که ملت ما تصمیم گرفته است زنده، آزاد و مستقل بماند و از انقلاب اسلامی و انسانی خود پاسداری نماید و این کار را نیز به یاری خدا خواهد کرد. ابرقدرتها میخواهند در خاورمیانه اسرائیل دیگری را بر مردم تحمیل کنند اگر هنوز جنایات آمریکا در سرکوبی خلق محروم و برادر مصر، مردم مسلمان جنوب لبنان کامل نشده است که کوشش در تشکیل اسرائیل دیگری تحت پوشش عنوان ناسیونالیسم عربی میکند. آیا صهیونیستهای اسرائیل برای انجام جنایات آنان در منطقه کافی نبودهاند که به دوستی دیگر به سرکردگی صدام برای نابودی معیارهای انسانی و تامین مقاصد قدرتطلبانهاش واگذار میکنند؟! اما ما معتقدیم آتشی که به دست صدام در منطقه روشن شده است او و همه کسانی را که به وی کمک کرده و میکنند خواهد سوزاند. هدف رژیم عراق و اربابانش به دست آوردن قطعهای خاک نیست بلکه هدف اصلی تلف کردن حرکت انقلابی مردم مسلمان و براندازی جمهوری اسلامی ما میباشد. آنان میخواهند خیزش انسانی را که اخیرا آغاز شده عقیم گذارند و ما را از ساختن ایرانی آزاد و مستقل با معیارهای انقلابی و اسلامی بازدارند، زیرا پیروزی انقلاب اسلامی ایران شکست همه نیروهای طاغوتی جهان است. مردم محروم دنیا و همه کسانی که از شرق و غرب سرخوردهاند باید بدانند که انقلاب اسلامی ما راهی نو برای همه مستضعفین جهان گشوده است. انقلاب ما استقلال را با نیروی ملت به دست آورده و بقای آن را نیز با فداکاری خود آنان و بینیازی از دیگران تضمین خواهد کرد. ما معتقدیم و به تجربه دریافتهایم آنچه در جنگ سرنوشتساز است ایمان و اعتقاد میباشد نه سلاح و مهمات و بر این اساس از هماکنون با قاطعیت اعلام میداریم که در این جنگ تحمیلی ایمان اسلامی و انقلابی مردم برنده واقعی و اصلی خواهد بود، نه آواکسهای آمریکایی و نه توپولوفهای روسی. ما در این جنگ تنها از تمامیت ارضی و منابع اقتصادی خود دفاع نمیکنیم بلکه از شرف انسانی و حیثیت مردم مسلمان کشورمان نیز حراست مینماییم و به خاطر رهبری انسانیت به سوی آرمانهای اصیل انسانی میجنگیم و میدانیم که این جنگ تحمیلی در نهایت و به طور قطع به پیروزی حق بر باطل خواهد انجامید. ما به دنیا ثابت میکنیم بدون اینکه برای مبارزه با استعمار غرب به دامن استعمار شرق پناه بریم قادریم روی پای خویش بایستیم و برای حفظ استقلال خود بیشترین بها را بپردازیم. تجاوز نظامی طبس، توطئه کودتا و حمله ارتش صدام و ابرقدرتها نشان داد توسل به زور به هر شکل در مقابل انقلاب اسلامی محکوم به شکست است. ما در این جنگ تحمیلی تا به حال هزاران شهید و مجروح دادهایم که با پرداخت غرامات مادی قابل جبران نیست؛ اما در مقابل در انتظار روزی هستیم که مردم برادر و مستضعف عراق به آزادی و استقلال خویش رسند و صدام مجرم را در دادگاه انقلاب اسلامی عراق محاکمه و به سزای اعمالش برسانند و نیز این برای دیگر ملتهای تحت ستم درسی باشد که جهت کسب استقلال، آزادی و کرامات انسانی باید از خود سرمایه گذارند که سنت خدا بر یاوری مستضعفین بهپاخاسته است.
بند ۲
بهانههای رژیم وابسته صدام برای تجاوز نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران؛
صدام مزدور استکبار جهانی با اعتراف به اینکه خود آغازگر حمله نظامی به تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران بوده است عدم اجرای مفاد عهدنامه و موافقتنامههای سال ۱۹۷۵ را بهانه این تجاوز آشکار عنوان کرده است.
لازم به توضیح است که به دنبال توافق طرفین در الجزیره به هنگام تشکیل کنفرانس کشورهای صادرکننده نفت در تاریخ چهار تا شش مارس ۱۹۷۵ عهدنامه مربوط به مرز کشوری و حسن همجواری و سه پروتکل ضمیمه آن در تاریخ ۱۳ ژوئن ۱۹۷۵ و چهار موافقتنامه اضافی و تکمیلی دیگر در تاریخ ۲۶ دسامبر همان سال و همچنین سندی به عنوان فیصله قطعی و جامع کلیه مطالبات و مسائل معلق در همین تاریخ و به هنگام مبادله اسناد تصویب معاهدات مذکور بین ایران و عراق به امضا رسید و کلیه معاهدات و اسناد تحت شماره ۱۴۹۰۶ در دبیرخانه سازمان ملل متحد ثبت گردیده است. این اسناد گویای این حقیقتاند که رژیم خودکامه عراق کوچکترین دعوی و حق ضایعشدهای برای خود قائل نبوده و کلیه دعاوی خویش را خاتمهیافته پذیرفته است. مستضعفین جهان باید بدانند که رژیم جمهوری اسلامی ایران از آغاز پیروزی انقلاب با وجودی که میتوانست درخواست تجدید نظر در کلیه معاهدات خود بنماید ولی هرگز کوچکترین تخلفی از عهدنامه مذکور نکرده است و جالب اینجاست که تخلف و نقض معاهده از جانب کسانی صورت میگیرد که در زمان تنظیم عهدنامه نیز بر ملت مظلوم عراق حکمرانی میکردند و امضاهایشان در زیر عهدنامهها موجود است و به علاوه این تخلف و نقض معاهده در حالی که در عهدنامهها نحوه رسیدگی اختلافات حاصله پیشبینی شده است. اکنون بر رژیم وابسته بعث عراق است که دلایل خویش را در مورد این نقض عهد ارائه دهد.
رژیم بعث عراق به خاطر نقض عهد و تجاوز به جمهوری اسلامی ایران باید اعتراف کند که یا ضدانسانی تصمیم میگیرد و یا به دستور اربابان ابرقدرت جهانیاش نه به قصد (اصلاح مغزها) بلکه برای نابودی انقلاب اسلامی دست به چنین اعمال جنایتکارانه و جنونآمیز و در عین حال ابلهانه زده است. موارد نقض معاهدات حتی قبل از اعلام لغو یکطرفه آن از طرف صدام حسین به شرح زیر است:
۱- مداخله مستمر در طی ۱۹ ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در امور داخلی ایران؛
۲- نقض مفاد معاهدات مربوط به امنیت در مرز با فرستادن مامورین و مزدوران بعثی و گروههای مسلح به استانهای کردستان، کرمانشاه، ایلام، خوزستان و نیز کمک به عناصر ضدانقلاب و مخالف جمهوری اسلامی ایران در استانهای فوقالذکر و حتی سیستان و بلوچستان؛
۳- پناه دادن و کمک به کسانی که در ایران به جرم کشتار مردم در رژیم شاه معدوم از طرف دادگاههای انقلاب تحت تعقیب هستند و نیز دادن همهگونه امکانات مادی و تبلیغاتی به آنان جهت تضعیف و براندازی رژیم جمهوری اسلامی ایران کما اینکه در حال حاضر این عناصر در فرستنده رادیویی در عراق دارند و علیه انقلاب اسلامی ما تبلیغ مینمایند.
بند ۳
در اینجا به انگیزهها و علل واقعی تجاوز رژیم عراق به ایران با توجه به ماهیت و موضع رژیم منفور نسبت به انقلاب اسلامی و نقش ابرقدرتها میپردازم.
انگیزهها و عللی که رژیم بغداد را به نقص عهد و تجاوز واداشته است چیست؟
برای پاسخگویی به این سوال باید نخست به موقعیت رژیم منفور آگاهی یافته و مروری کوتاه بر مواضع قلبی صدام در قبال انقلاب اسلامی ایران کنیم. حزب بعث حاکم عراق همان پیروان میشل عفلق معروف میباشد. این فراماسونر و صهیونیست مکار برای انحراف مبارزه ضداستعماری و صهیونیستی خلقهای مسلمان و مستضعف عرب دست به ایجاد یک تشکیلات به ظاهر ناسیونالسوسیالیستی با تفکرات انحرافی راسیستی (نژادپرستی) زد.
پس از پیروزی عبدالناصر در مصر و تهاجمش بر علیه رژیمهای دستنشانده غرب در منطقه عرب خاورمیانه و منافع آنان از آنجا که رژیمهای ارتجاعی چون شاه حسین و شاه حسن به تنهایی قادر به مقابله با تهاجم مزبور نبودند غرب برای مقابله با ناصر و ناصریسم و رژیمهای چپنما که در شعار بسیار انقلابیتر از وی و در عمل حتی محافظهکارتر از شاه حسینها بودهاند وارد صحنه کرد. یکی از این رژیمها رژیم بعث عراق است.
تاریخ مبارزات مردم مسلمان عرب شاهد است رژیمی که امروز با تمامی قوا و تجهیزات جنگی خود کمر به نابودی انقلاب اسلامی ما بسته نیروهایش در طی جنگهای اعراب با رژیم اشغالگر قدس هرگز قبل از پایان جنگ به جبههها نرسیده است و در حالی که شعارهای تند ضدصهیونیستی سر میدهد هرگز قدمی عملی بر علیه منافع صهیونیسم و نیز آزادی فلسطین برنداشته و نخواهد داشت.
از نظر داخلی نیز رژیم عراق کار استبداد و اختناق را به جایی رسانده که مرجع عظیمالشانی همچون آیتالله سید محمدباقر صدر و خواهر محترمه ایشان را در زندان در زیر شکنجه به شهادت میرساند. موضع رژیم صدام در قبال انقلاب اسلامی ایران نیز از آغاز خصمانه و در جهت جلوگیری از به ثمر رسیدن و یا شکست آن بود.
جهانیان به خاطر دارند که رژیم بعث در بحبوحه اوجگیری انقلاب جهت اخلال در امر پیروزی آن امام خمینی رهبر انقلاب را وادار به خروج از عراق کرد. روابط دوستانه و برادرانه صدام با ایران در زمان شاه معدوم به مجرد پیروزی انقلاب به رابطهای خصمانه که حتی قابل مقایسه با رابطه ظاهری وی با اسرائیل نیست درآمد. دستگاههای تبلیغاتی صدام و مزدورانش علیه انقلاب اسلامی ما به کار افتاد یا به صورت موطن و پایگاه سرسپردگان پلید آمریکا و فراریان رژیم شاه خائن و ضدانقلابیون چپ و راست در ایران مورد حمایت مادی و معنوی بعثیهای عراق قرار گرفتند و همانطوری که گفته شد ایستگاههای رادیویی با عنوان ایران و بر ضد انقلاب اسلامی در آن کشور فعالیت میکنند. ما ملتهای جهان را به قضاوت دعوت میکنیم و از آنان میخواهیم تا از رژیم وابسته عراق که ادعای مبارزه ضدآمریکایی را دارد بپرسند چرا در قبال رژیم سرسپرده شاه معدوم چنان موضع دوستانه و در برابر رژیمی که به شهادت دوست و دشمن عملا به حیاتیترین منافع اقتصادی و استراتژیک امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم بینالملل ضربات جبرانناپذیری زده است و حتی آمریکا را وادار به تهاجم مستقیم نظامی و قطع رابطه سیاسی و نیز تحریم اقتصادی جمهوری اسلامی ایران کرده است چنین توطئهچینیهایی میکند! اگر موضع ضدآمریکایی بعث عراق از حد حرف تجاوز میکند چرا به ارتش شاه معدوم که توسط مستشاران آمریکایی اداره میشد کوچکترین جسارتی نکرده و در عوض ارتشی را که تازه از زیر یوغ همان مستشارات خارج شده مورد تاخت و تاز قرار میدهد. آیا این چیزی جز یک ماموریت آمریکایی با تظاهر ضدآمریکایی نیست!
مردم جهان به خوبی چنین شیوههایی را میشناسند. در همین سالهای اخیر بود که رژیم دستنشانده انگلیسی جان اسمیت را در زیمبابوه شاهد بودید که چگونه به اربابانش ناسزا گفته و حتی به ظاهر به وی یاغی میشود. ما موضع خصمانه بعث عراق را نسبت به خود چیزی جدا از مواضع ابرقدرتها و در راس آنها آمریکا نسبت به انقلاب اسلامی ندانسته و نمیدانیم.
ما از پشت این تریبون به مردم جهان اعلام میکنیم که تجاوز نظامی عراق بخشی از توطئههای انقلاب اسلامی خود دانسته و دست شیطان بزرگ و شیطانهای کوچک را در پس آن میبینیم. ما مردم جهان و خصوصا تودههای مسلمان عرب را به تفکر و تعمق در این مسائل دعوت نموده و امیدواریم پاسخ سوالات زیر را خود دریابند:
چگونه است که رژیم بعث عراق به فرض داشتن اختلافات ارضی با ایران به جای مطرح کردن آن با الجزایر که طبق معاهدات فیمابین حکم بوده است، به حمله ناگهانی هوایی، دریایی و زمینی به حریم جمهوری اسلامی دست میزند؟
چگونه است که همزمان با این تهاجم بختیار مزدور به عراق آمده و به ضدانقلاب داخلی فرمان تعطیل مدارس ایران را میدهد؟
چگونه است که تجاوز رژیم بعث عراق از حد تصحیحات مرزی ادعایی گذشته و به تلاش برای اشغال ایالات ما خصوصا استان نفتخیز خوزستان منجر میشود؟
چگونه است که همزمان با حمله صدام به خاک ایران آمریکا آن را به فال نیک در جهت آزادی جاسوسان گروگان میگیرد؟
چگونه است که حمله عراق درست همزمان با خاموش شدن آخرین شعلههای تجزیهطلبی در کردستان و استقرار آخرین نهاد جمهوری اسلامی یعنی تشکیل کابینه صورت میگیرد؟
و بالاخره چگونه است که یاریدهندگان اصلی رژیم به اصطلاح انقلابی عراق در این جنگ کثیفترین و پلیدترین رژیمهای ارتجاعی وابسته به آمریکا همچون اردن، مصر و مراکش و غیره هستند؟
همانطوری که گفتیم بندر اردنی عقبه به صورت مهمترین راه ارتباط دریایی عراق درآمده و فرودگاههای اردن پایگاه و پناهگاه جنگنده های عراقی است. خلبانان و خدمه موشکی مصری فعالترین نقش در عراق ایفا میکنند و واحدهای ارتش اردن هماکنون در آن کشور مستقر هستند.
آیا با توجه به موارد فوق میتوان جنگ رژیم بعث عراق با ایران را در رابطه با خود وی و آن هم برای چند کیلومتر مربع خاک دانست؟ در این صورت آیا ما حق نداریم جنگ مزبور را بخشی از مبارزه متحد و هماهنگ ابرقدرتها علیه انقلاب اسلامی خود بدانیم؟
ما در این روزهای جنگ و آتش و خون شاهد حضور هرچه گستردهتر ناوگانها و نیروهای نظامی ابرقدرتها در منطقه هستیم و نیز شاهدیم که چگونه در همین ایام بزرگترین قراردادهای نظامی بین دولتهای اروپایی با کشورهای منطقه خاورمیانه منعقد میشود.
در همین روزهاست که با کمال تعجب مشاهده کردیم دیدگاهی که به دلیل تجاوز نظامی روسیه به افغانستان در المپیک مسکو شرکت نکرد این بار با پذیرش حضور شوروی در افغانستان به راحتی مذاکرات مالت ۲ را آغاز میکند. آیا این نمیتواند راهگشای معمای حمل سلاح روسی از اردن آمریکایی برای رژیم صدام وابسته به غرب باشد؟
اکنون به شرح موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال جنگ تحمیلی و نحوه خاتمه آن میپردازم. ملل جهان به خوبی آگاهاند که جنگ عراق به ایران جنگی تحمیلی و ناخواسته به سوی ماست رژیم جمهوری اسلامی هرگز به خود اجازه نمیداد، در حالی که برادران فلسطینی و عرب در سرزمینهای اشغالی و جنوب لبنان زیر فشار صهیونیسم بینالمللی و امپریالیسم جهانی قرار گرفته و از جان و مال و خانه و کاشانه خود دست شستهاند به جای مبارزه و جنگ با رژیم اشغالگر قدس نیروها و تسلیحات خود را علیه یک کشور اسلامی ولو با رژیمی ضدمردمی به کار گیرد. متاسفانه تهاجم اخیر دولت بعث عراق سبب شد که بخش عمدهای از امکانات اقتصادی و نظامی در کشور نابود شود. گلولههایی که باید سینه تجاوزگران فلسطین اشغالشده را سوراخ سوراخ کند دلهای آکنده از ایمان برادران مسلمان را میدرد تا جنون قدرتظلبی یک فرد را ارضا و منافع استکبار جهانی را تامین نماید. دولت بعث عراق پس از تجاوز در حالی که بخشهایی از سرزمین اسلامی ما را تحت اشغال خود درآورده و بسیاری از مردم بیدفاع و غیرنظامی را کشته و شهرها و کارخانجات ما را به ویرانی کشیده برای فریب افکار عمومی جهانیان شعار قطع جنگ و آتشبس را مطرح کرده است و برخی از دولتها نیز متاسفانه آگاهاند یا ناآگاهانه از شعار مزبور پشتیبانی کردهاند.
ما صریحا اعلام میکنیم که پایان عادلانه جنگ نظیر هر جنگ دیگر جز با سرکوب و مجازات تجاوزگر امکانپذیر نخواهد بود. این آخرین و اصلیترین حرف ماست، زیرا قبول آتشبس از سوی کشوری که مردمش زیر چکمهها و رگبارهای دشمن است تثبیت وضع متجاوز و تحمیل تجاوز به کشور مظلوم است.
ملت ما هماکنون به خاطر کشته و مجروح شدن بیش از هزاران دانشآموز در اثر حمله ارتش عراق به مدارس کرمانشاه به عزا نشسته است و این خود بهترین دلیل برای محکومیت رژیم وابسته بعث عراق است. ما امروز همچنین شاهد بودیم که عراق با بمباران بیمارستان آبادان ۵ نفر را کشته و دهها نفر دیگر را مجروح کرده است. این حمله و صدها نمونه دیگر شمهای است برای نشان دادن صمیمانه بودن رژیم بعث عراق.
بنده در پایان چند جملهای در مورد علت شرکت ما در جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد میپردازم؛
تعالیم اسلام و تجربیات تاریخی به ما نشان داده است که جز با توکل به الله و تکیه بر مردم پیروزی و غلبه بر مشکلات میسر نبوده و نخواهد بود. با توجه به حقیقت بالا شرکت ما در این شورا به منظور دادخواهی و یا انتظار دفع تجاوز نیست. رجاء واثق داریم که اولا شورای امنیت با پذیرش حق وتو برای زورمندان و دارا بودن مشکلات دیگر عملا قادر به خدمت جدی به ملل محروم و مستضعف جهان نیست و ثانیا تاریخ گذشته این شورا مبین این واقعیت است که در مواردی نیز این شورا قادر به اتخاذ تصمیمات اصولی تحت فشار افکار عمومی جهان گردیده است، باز هم در اثر مخالفت یک یا چند ابرقدرت ضمانت اجرایی برای تصمیمات مزبور وجود نداشته است. عدم اجرای قطعنامههای این شورا درباره اسرائیل غاصب پس از ۱۳ سال و همچنین درباره رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی گواه روشنی بر مدعای ماست، لذا حضور ما در این شورا صرفا به دلیل رساندن ندای مظلومیت ملت مسلمان و بهپاخاسته ایران به گوش مردم سراسر جهان و هشدار به آنها از جانب خطر سرکوب انقلاب و بازتاب آن بر مبارزات کلیه خلقهای دربند میباشد.
همچنین در این مقام بار دیگر به ابرقدرتها و مستکبرین جهانی اخطار میکنیم که با توجه به شکستهای پیاپی دست از تلاشهای مذبوحانه و توطئه علیه انقلاب اسلامی ایران برداشته و بدانند که رشد انقلاب الهی ما را که با خون شصت و پنج هزار شهید به ثمر رسیده و با خون هزاران شهید پس از انقلاب بارور گردیده هرگز نخواهند توانست متوقف کنند. العاقبه للمتقین والسلام