پنجشنبه، 13 اردیبهشت 1403 - 03:06   
 
 
- اندازه متن: + -  کد خبر: 55819صفحه نخست » حمل و نقل و صنایع هواییجمعه، 1 اسفند 1393 - 16:36
بی‌ثباتی مدیریتی و تضعیف سازمان هواپیمایی کشوری؛ ۱۵ رئیس در 35 سال
بی‌ثباتی مدیریتی و تضعیف سازمان هواپیمایی کشوری؛ ۱۵ رئیس در 35 سالترابر نیوز: حدود یک سال و نیم از دوره دولت تدبیر و امید می‌گذرد و همچنان نگرانی ها در مورد آینده صنعت هوانوردی کشوری باقی مانده است.
  

ترابر نیوز:

◄ ارزیابی عملکرد مدیران صنعت هوانوردی در دولت تدبیر و امید
 
◄ ارزیابی عملکرد مدیران صنعت هوانوردی در دولت تدبیر و امید

 روند فعالیت ها و گزارش ها و دیدگاه ها در تمامی زیر بخش ها از جمله حاکمیت (سازمان هواپیمایی کشوری)، تصدی هوانوردی و فرودگاهی (شرکت فرودگاه های کشور، شرکت شهر فرودگاهی امام خمینی "ره" و حتی فرودگاه های متعلق به سایر نهادها) و تصدی حمل و نقل هوایی (شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران و سایر شرکت های هواپیمایی) به گونه ای است که در یک جمعبندی ساده می توان به این نتیجه رسید که اعتماد عموم فرهیختگان، نخبگان و کارشناسان بخش هوانوردی کشوری و حمل و نقل هوایی از رویکرد فعلی بالاترین دستگاه دولتی حاکم بر این بخش سلب شده است. 


صنعت هوانوردی کشوری نیازمند تحول و تغییر در زمینه های اصلاحات ساختاری، سازماندهی فعالیت ها، تغییر رویکرد به سمت بخش خصوصی، استفاده از نیروهای متخصص و با تجربه، نفی تفکر باندی و غیر شایسته سالارانه می بود و به همین دلیل ضرورت داشت تا در آغاز فعالیت دولت جدید توجه کافی از طریق مقامات سیاسی برای انتخاب مسئولان کلیدی این صنعت انجام پذیرد. 

ادغام دو وزارتخانه مسکن و شهرسازی و راه و ترابری مسئولیت ها را افزایش داد و در این دوره موضوعات مسکن وشهرسازی بر حمل ونقل غلبه داشته ولی ابتدا با بکار گماردن قایم مقام وزیر در امور هوانوردی تا اندازه بسیاری کمبود حضور وزارتخانه در زمینه حمل و نقل هوایی کاهش یافت زیرا فرد قایم مقام با آشنایی قبلی در موضوعات هوانوردی می توانست برای پیشبرد فعالیت ها و اتخاذ تصمیمات بهتر و سریع تر موثر باشد که متاسفانه شیطنت طیف هایی که منفعت خود را در عدم وجود افراد آگاه در مسند تصمیم گیری می دانستند در کوتاه مدت منجر به حذف وی گردید. 

برای اداره بخش حاکمیت صنعت هوانوردی نیاز به افراد مدیر و مدبر و دارای آگاهی کلی به فعالیت های بخش و آشنا به وظایف دستگاه های دولتی برای برقراری روابط مناسب بین هوانوردی و سایر فعالیت های دولت و دارای شناخت کافی از روابط بین الملل و کارکرد سازمان های بین المللی و به دور از گرایش های قشری درون صنعت همانند مدیریت یک شرکت هواپیمایی و یا عناوین مشابه می بود تا بتواند به سرعت و شجاعانه تصمیم بگیرد. 

مهمترین ویژگی آنها باید به جای طرد نخبگان و کارشناسان ذیصلاح، تشکیل گروه مشاوران با استفاده از حضور فرهیختگان صنعت باشد تا ضمن جلب اعتماد کارشناسان و کارگزاران به دستگاه حاکمیتی صنعت از تجربیات آنها نیز برای تغییر و تحول و توسعه سریع هوانوردی و حمل و نقل هوایی در سطح ملی و منطقه ای بهره برداری گردد.
 
در هر حال نه تنها چنین نشد بلکه افراد محترمی منصوب گردیدند که علیرغم تلاش نتوانستند به اهداف صنعت نزدیک شوند و با گذشت زمان نیز نارضایتی بدنه کارشناسی بیشتر و بیشتر شد. اگر چه این بخش از صنعت مرتبط با امور بهره برداری هوانوردی و حمل و نقل هوایی می باشد ولی با گرایش مسئولان به بخش طراحی و ساخت و تولید هواپیما اعتماد عموم کارشناسان را از دست دادند و به نظر می آید که همکاری نزدیک میان مدیریت و کارشناسان وجود ندارد. 

بدیهی است که در چنین فضایی مدیران سایر نهادها مانند متصدیان هوانوردی و فرودگاهی و حمل و نقل هوایی با استفاده از تجربیات خود از سیاست های اعلامی تمکین نکرده و در نتیجه فضا برای سوء استفاده و خدای ناکرده تخلف مهیا می گردد. 

در بخش تصدی هوانوردی و فرودگاهی نیز انتصاب مدیران بعضا از میان افراد با سابقه ولی تجربه غیر مرتبط و نا آگاه به اصول علمی و همچنین طیف های خاصی که سایر کارشناسان در مقابل آنها موضع دارند انجام شده است که علاوه بر ناهماهنگی میان آنها برای تصمیم گیری و پیشبرد امور هر کدام به دنبال استقرار افراد گروه خود در سایر سمت های مدیریتی می باشند. ضمن آنکه هنوز نتوانسته اند غیر از انجام فعالیت های موردی و مصداقی و منتقد بودن نسبت به عملکردها راهکارهای اساسی و بنیادی برای ارتقا و تامین منافع مردم ارایه دهند و در مورد اجرایی شدن آن تلاش نمایند. 

در بخش تصدی حمل و نقل هوایی نیز در بخش دولتی تغییر آنچنانی اتفاق نیفتاده تا ایده های جدید متناسب با سیاست های دولت جدید به منصه ظهور رسد بلکه ادامه همان راهی است که در دولت قبل وجود داشت و با اعمال تفکرات دولتی و استفاده از تسهیلات و امکانات دولتی و تقاضای اعتبار و کمک مالی از دولت که خود همواره با کسری بودجه مواجه بوده و معلق نگهداشتن اهداف شرکت زیان های وارده به سرمایه ملی کشور را هر روز بیش از دیروز افزایش می دهند. 

این نوع اعمال سیاست علاوه بر تخریب حمل و نقل هوایی و آسیب رساندن به حقوق استفاده کنندگان باعث گردیده تا شرکت های بخش خصوصی نیز به سرانجامی نرسند و به جای تدوین راهبردهای اساسی و حرکت به سمت بازسازی شرکت خود و افزایش کارآمدی و گسترش فعالیت ها به کسب درآمد در کوتاه مدت و بدون انگیزه به آینده نگری مشغول گردند. 

در هر حال می طلبد تا فکر عاجلی برای برون رفت از این مهلکه بشود تا بتوان آمادگی لازم را برای حفظ منافع ملی و رقابت منطقه ای و رفاه بیشتر مردم و دستیابی به اهداف برنامه پنجم توسعه را فراهم آورد. 

برای این منظور ضرورت دارد دولت محترم در خصوص انتصابات خود در بخش حمل و نقل هوایی تجدید نظر نموده و از مسئولان فعلی در سمت های مناسب دیگری استفاده نماید و با یک راهبرد واحد افرادی را بگمارد که بتوانند سیاست های جدید را فارغ از طیف گرایی و با استفاده از نیروی کارشناسی داخل صنعت و همکاری تمامی نخبگان و خبرگان صنعت اجرایی نمایند و اعتماد از دست رفته را بازسازی کنند.

نظر برخی از اعضای گروه در مورد وضعیت مدیریت صنعت هوانوردی کشور در ادامه آمده است:

1- عملکرد مدیران هوایی نه تنها در دولت تدبیر و امید بلکه در کل دوره هوانوردی ایران باید بررسی شود. نکته قابل توجهی که نیاز به تفکر برای مدیران ارشد دولت دارد این است که در صنعت هوانوردی ثبات مدیریتی وجود ندارد.  از سال ۱۳۲۵ که سازمان هواپیمایی تشکیل شد و اولین رییس آن احمد شفیق و دومی آن عیسی اشتوداخ بود و تا سال ۵۷ تنها ۵ رییس، ریاست سازمان هواپیمایی کشوری را تجربه کردند، اما از سال 1357 تا ۱۳۹۳ سازمان هواپیمایی کشوری ۱۵ رییس داشته است که متاسفانه اغلب آنها هم سیاسی بوده اند تا هوایی. شما تصور کنید نزدیک دو سال طول کشید تا رئیس اخیر سازمان هواپیمایی متوجه ساختار و عملکرد سازمان شود. حالا داشتن یا نداشتن برنامه برای مدیریت سازمان خود جای بحث دارد. از سوی دیگر ضعف در مدیریت صنعت هوانوردی مربوط به سازمان و حاکمیت نبوده و به طرز وحشتناکی به شرکت های فعال در حوزه هوانوردی و به خصوص حمل و نقل هوایی یا ایرلاین ها تسری پیدا کرده است. شرکت کیش ایر در دو سه سال اخیر سه یا چهار مدیر عامل به خود دیده، ایر تور، آسمان و زاگرس هم همین طور. در بحث مدیریت ایرلاین ها باید شرایط را به صورت مساوی بررسی کرد، به عنوان نمونه مقایسه بین شرکت هواپیمایی ماهان و آسمان موید موضوع است، ماهان با حمایت دولت سازندگی و اصلاحات را داشته و توانسته ناوگانش را با دیدگاه کاملا خصوصی توسعه بدهد،آن هم در زمان بعد از جنگ، اما آسمان در زمان جنگ فعال بوده، در زمان تحریم ناوگان خود را توسعه داده و نقش مهمی در توسعه حمل ونقل هوایی داشته و سالها رکورد دار بالاترین سایکل پروازی بوده است که با تغییر مدیرعامل خود به وضعیت اسفباری رسیده است، در واقع تغییر مدیران هم سیاسی انجام می شود و متاسفانه تمایلی به استفاده از تجربه مدیران در بخش حاکمیت وجود ندارد.

2-  ثبات مدیریت در بخش حاکمیت دارای اهمیت است که متاسفانه رعابت نشده و حدود 20 تغییر در سطح ریاست سازمان هواپیمایی داشته ایم و چون افراد نا آشنا با وظایف و مسئولیت ها بوده اند، تا یاد گرفته اند وقت رفتن بود. در برخی مواقع هم این مدیران نا آشنا از مدیران میانی بی تجربه استفاده کرده اند که مشکل بیشتر می شد. لازم است این روند اصلاح گردد در سایر کشورها مدیر اصلی به طور متوسط بیش از 6 سال در سمت خود باقی می ماند و عموما مدیران از میان افراد با سن خدمتی بالا و با تجربه در امور تخصصی و مدیریتی انتخاب می شوند. 
بدیهی است در چنین وضعی نهادهای متصدی تابع سیاست ها نبوده و از زیر بار وظایف فرار گرده و به حقوق مصرف کننده لطمه وارد می شود. نکته مهم تعیین شورای مشورتی ار خبرگان است که بدون گرایش به باند خاصی انتخاب گردند. 
نیازی نیست جایگاه سازمان تغییر کند چون سیاسی تر می شود این سازمان تخصصی است و باید هماهنگ با سایر زیربخش های حمل و نقل عمل کند شاید بهترین روش قرار گرفتن فرد متخصص و آگاه به عنوان دستیار وزیر و اجرای هماهنگ امور هوانواردی باشد. سازمان فضایی را به ریاست جمهوری بردند و تجربه خوبی نبود و الان دوباره بر می گردانند.
متاسفانه شرکت های هواپیمایی نیز که به نوعی به دولت وصل هستند به همین سرنوشت دچارند مانند آسمان و کیش ایر و حمل و نقل نفت و کاسپین. البته ناگفته نماند آسمان نیز از رانت ها و کمک دولت و اعتبارات دولتی استفاده می کرد. در هر حال عدم تعریف راهبرد صحیح برای آنها و تغییرات پی در پی موجبات رکود را ایجاد کرده و ثبات مدیریت چندین ساله در ماهان موجب رشد بوده است.

3- حمل و نقل هوایی یکی از زیر مجموعه های صنعت هوانوردی است و تنها نقطه مشترک با شرح وظایف وزارت راه و شهرسازی. در بخش طراحی و تولید سیاست ها با وزارت صنایع گره خورده است. لذا به نظر می رسد برای حفظ حاکمیت و حفظ جامع الشرایط بودن سازمان، ارتقای آن تا سطح معاونت دولت شاید کمک شایانی باشد.

4- یکی از ارکان صنعت هوانوردی حمل و نقل هوایی است که نقطه تماس صنعت با جامعه و یا استفاده کننده نهایی به شمار می رود و باید بازخورد آن به عنوان برنامه حمل و نقل در دولت هماهنگ گردد. وقتی به ساختار سایر کشورها نگاه کنیم تقریبا اکثریت در وزارتخانه ای است و تعداد اندکی به شکل دیگر است.

5- اما در کشورهای مدعی طراحی و تولید، سازمان هواپیمایی کاملا مستقل می باشد و البته در بعضی کشورها هم سازمان هواپیمایی توسط سیستم نظامی مدیریت می شود.

6- در ایران سازمان فضایی را تجربه کردیم، نتیجه مثبت نبود و در حال برگشت است. اشکال ما عملکردها است اگر فرد آگاه و با تجربه و قابل قبول به لحاظ تجربی و مدیریتی بگذارند مشکلات را حل می کند چون آگاهانه می تواند هماهنگی را ایجاد و راهبرد واحد و سیاست های اجرایی مناسب را اعمال کند.

7- استفاده از افراد آگاه و مطلع در صنعت ضروری است ولی ساختار سازمانی وزارت راه پاسخگوی همه نیازهای صنعت هوانوردی نیست.

8- فقط  در سه کشور سازمان هواپیمایی کشوری در بخش نظامی است. در کشورهایی هم که صنعت ساخت و تولید دارند به جهت صرف اعتبار دولتی آن را در اختیار بالاترین مقام می گذارند تا به مقامات دیگر پاسخگو نباشد. در این کشورها هم مانند آمریکا سازمان هواپیمایی کشوری در مجموعه وزارتخانه حمل و نقل قرار دارد.

9- در معاونت علمی ریاست جمهوری ستاد هوافضا و هوانوردی تشکیل شده و دقیقا در حال ایجاد بوروکراسی و موازی کاری در مواردی هستند که در سازمان هواپیمایی کشوری خلا وجود دارد.

10- قرار نیست ساختار وزارت راه پاسخگو باشد. سازمان تخصصی مستقل عمل می کند و فقط در برنامه ریزی حمل و نقل تابع هماهنگی آنجاست. به همین دلیل فرد آگاه می تواند اقتدار سارمان را حفظ کند و عدم شناخت موجب تضعیف سازمان می شود. این مشکل عدم فهم و قابل قبول بودن مسئولان سازمان است در حالی که اداره بخش هوانوردی با سازمان است و آنها از ضعف سازمان سوء استفاده کرده و با رابطه خود را جا زده اند. به همین دلیل پیشرفت ندارند و موضوع ساخت به ویژه آنتونف 140 را به کشور قالب کردند و اکنون کنار کشیده اند و سازمان را متهم می‌دانند.

11- در حال حاضر تمایل صنعت هوانوردی غیر نظامی به سمت نظامی شدن می باشد و این یعنی همکاران در حوزه هوانوردی غیر نظامی در خوابی عمیق فرو رفته اند.

12- مشکل آن است که اشتباه می کنند. در سایر کشورها فرد با تجربه در بهره برداری و هوانوردی را منصوب سازمان می کنند ما استاد دانشگاه،  محقق ساخت هواپیما و یا خلبان نظامی را می گذاریم.  وقتی زر و زور حاکم شود به بیراهه می رویم مشاوران وزیر محافظه کار و نابلد هستند و متاسفانه وزیر نیز به سایر بخش ها رسیده است. ضمن آنکه عمدتا افراد به دنبال پست و مقام سکوت کرده اند. اطلاع رسانی در این بخش ضعیف است باید همتی والا داشت. برای اینکه همه می خواهند همایش و میزگرد دولتی بگذارند.

تعداد بازدید: 656 ،    
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظرات کاربران: 1 نظر (فعال: 1 ، در صف انتشار: 0، غیر قابل انتشار: 0)
مرتب سازی بر حسب ( قدیمیترین | جدیدترین | بیشترین امتیاز | کمترین امتیاز | بیشترین پاسخ | کمترین پاسخ)
علی
| |    | 1393/12/1 - 20:17 |     0     0     |
سلام
این نظران تنها یک نظریه هست و البته به جا و نشان از مظالعه دقیق نگارنده است.
گرچه بسیاری از عزیزان دولتی این مفاهیم را نمی فهمند.
خوب بود نام نویسنده هم می نوشتید البته موضوعات اشاره شده ذهن را به سوی یک کارشناس خبره می برد. آرمان.ب بسیار تلاش کرد تا این موضوعات را نهادینه کند.
نظر بنده این است که هر یک از موضوعات تحلیل بیشتر شود و به جزئیات برداخته و راه کاری جامع ارائه داده شود.
ممنون


نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
آدرس وب:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
   گزارش های تصویری 1  
  ادامه گزارش های تصویری 1
  1    2 
 
   پایگاه اطلاع رسانی  
 
 
 
© ترابر نیوز 1388
iran_vatandoost@yahoo.com
طراحی و اجرا: خبرافزار