شرکتهای ایران خودرو و سایپا در سالهای 90 و91 دوران سقوط ارزش سهام و غلطیدن در مشکلات متعدد را تجربه نمودند البته این سقوط و رفتن تا مرز ورشکستگی و زیان؛ خسارتهای سنگین برای صدها هزار سهامداربه دنبال داشت اما کوچکترین مشکل شخصی برای مدیران این شرکتها به دنبال نداشته و با دریافتی های بالا و درآمد های مستقیم و غیر مستقیم کلان زندگی خود وخانواده شان بر وفق مراد بود چرا که ایشان مدیر دولتی هستند و در هر شرایطی درآمد و امتیازات خاص خود را دارند و حتی ورشکستگی شرکتها نیز تاثیری در زندگی آنها ندارد. بسیاری از کارگران فعال در شرکتهای خودرو سازی و قطعه سازی بیکار شده و روزگار خیلی از خانواده ها سیاه شد.
انتصاب مدیران با نگاه های سیاسی و باند بازی و منفعت طلبی نتیجه ای جز این هم قابل پیش بینی نبود شرکت سایپا بیش از هزار میلیارد تومان به قطعه سازان بدهکار بود و در این شرایط این مدیران وابسته به قدرتهای سیاسی حدود 1300 میلیارد تومان برای خرید سهام شرکتهای گروه خود جهت در اختیار گرفتن سهام مدیریتی و ماندگاری همیشگی خود انجام دادند آیا اگربخشی از این پول به قطعه سازان تزریق می شد شرکت سایپا و قطعه سازان دچار این همه مشکل می شدند.
اکنون آقای مهندس مدنی توانستند تا حدودی شرکت سایپا را از بحران خارج نموده و در جهت کاهش هزینه ها و افزایش سودآوری حرکت نمایند ایشان باید هم زمان کاهش تصدی گری و افزایش تیراژ تولید با نگاه بازار های صادراتی را مد نظر قرار دهند تا هم شرکت جان تازه ای بگیرد و هم قطعه سازان از این تنگنا و حالت نیمه تعطیلی خارج شوند. توجه ویژه به حوزه تحقیقات و طراحی محصولات کیفی جدید لازمه رشد و پویایی شرکتهای خودروسازی است این بخش باید از حاشیه خارج و وارد متن فعالیت های توسعه ای شود.
در شرایطی که قیمت ارز افزایش یافت و قیمت خودرو در مدت کوتاهی 2 برابر شد این مدیران بجای استفاده از این فرصت، بر مشکلات افزودند در آن شرایط که قیمت زمین و ملک و غیره افزایش یافته بود با وجود پیشنهاد های مختلف حاضر به فروش سهام شرکتهای غیر ضروری و فروش زمین ها و املاک مازاد جهت پرداخت بدهی به قطعه سازان و بدهی های بانکی نشدند عدم تزریق نقدینگی به قطعه سازان منجر به افزایش هزینه تولید و افزایش قیمت محصولات آنها شد
افزایش نرخ ارز بهترین فرصت برای صادرات قطعه است دریافت سفارش ساخت قطعه از شرکتهای خارجی و صادرات محصولات تولیدی به همراه قطعات فرصت خوبی است که افزایش نرخ ارز ایجاد نموده اما از این فرصت برای توسعه صادرات استفاده نشده و نمی شود
عدم پیگیری و برنامه ریزی برای ادغام قطعه سازان به منظور کاهش هزینه های تولید به جد پیگیری نشد در نتیجه قطعه سازان با ظرفیت های بسیار کم تولید می کنند که نتیجه آن افزایش قیمت محصول تولیدی است آنچه که منجر به کاهش هزینه تولید می شود افزایش تیراژ است لذا با ادقام قطعه سازان کوچک و دریافت سفارش ساخت از خارج کشور می توانستند هزینه های تولید را کاهش دهند. اکنون هزینه نیروی انسانی ایران حتی از چین هم ارزان تر است لذا در صورت مدیریت صحیح و حمایت از قطعه سازان بزرگ افزایش تیراژ تولید و نگاه صادرات محور می توان صنعت خودرو سازی را زنده و پویا تر از قبل نمود
خودرو سازان باید با فروش دارایی ها و سهام شرکتهای غیر ضرور بدهی های هزینه زا به بانکها را پرداخت نمایند باید بدهی های کلان به قطعه سازان را پرداخت کنند و به سمت کاهش تصدی گری حرکت نمایند این راه رشد و شکوفایی صنعت خودرو است هر چند دولت نیز باید عمق حمایت های هدفمند از صنعت خودرو را افزایش دهد قانون کار را در جهت حمایت از کارآفرینان اصلاح کند و سهام دولتی شرکتهای خودرو ساز را به بخش خصوصی واگذار نماید.
|