1-اهميت علم آموزي و تربيت جامعه علمي در كتاب آسماني، نقل و قولهاي پيامبر گرامي و ائمه اطهار بر همگان روشن است. زگهواره تا گور دانش بجوي، مسلمانان بايد فرزند زمان خويش باشند، در عوض كار معلم، دهان او را از طلا پر كنيد و.. در اين عرصه قابل بيان است.
2-در عصر ما تمام كشورهايي كه پيشرفت و ترقي كردند اولويت و اهميت اول كار خود را سرمايه گذاري روي آموزش و پروش قرار دادند. امير كبير در ايران كه بعلت قتل او تلاشهايش به نتيجه نرسيد، امپراطوري فوجي در ژاپن، بيسمارك در آلمان و ماهاتير محمد در مالزي، در صورتي كه مالزي كه در صد سال پيش داراي يك جامعه قبيلهاي و جنگل نشين بود، هم اكنون به لطف سرمايه گذاري روي آموزش و پرورش خود، يكي از كشورهاي پيشرفته شرق آسيا ميباشد.
3-بعد از انقلاب اسلامي با احداث مدارس در مناطق محروم و دور افتاده كشور، پوشش آموزش به درصد بالايي رسيد كه قابل مقايسه با رژيم گذشته نبود اگر چه هنوز در برخي مناطق دور افتاده مدارس كپري موجود ميباشد اما همزمان با گسترش بعد كمي در آموزش و پروش نتوانستيم در ابعاد كيفي هم پيشرفتهاي لازم را داشته باشيم.
الف: به جايي رسيديم كه هم اكنون آموزگاران ما پايين ترين دستمزد را ميگيرند و مجبور به كار دوم مي شود كه بعضا با شئونات معلمي در تضاد است. جايگاه والاي معلمي در جامعه تنزل پيدا كرده است. بهره هاي هوشي بالا جذب آموزش و پرورش نميشوند، مرجعيت آموزگاران در جامعه به حداقل رسيده است. زماني معلمين براي همه اقشار جامعه الگو و سرمشق بودند. معلمها براي دانش آموزان، اوليا، دلسور و راهنما بودند. در مسائل ديني و مذهبي، معلمها بودند كه مسير خداشناسي را عملا به دانش آموزان القا ميكردند در مسائل اجتماعي –فرهنگي و رفتارهاي پرورشي معلمها بودند كه هادي دانش آموزان بودند.
ب: محتواي دروس مدارس ما به چه اندازه به نيازهاي جامعه جواب ميدهند؟
آيا فارغ التحصيلان مدارس ما با آموختههاي خود ميتوانند آنچنان توانمندي پيدا كنند كه در جامعه فردي موثر باشند يا در ورود به دانشگاهها در رشتههايي ادامه تحصيل بدهند كه فرد موثري براي جامعه باشند؟
ج:در بعد تربيتي و پرورشي فارغ التحصيلان ما چقدر دين دار ميشوند؟ چه مقدار مفاهيم وطن پرستي در آنان نهادينه ميشود؟ وجدان كاري، نظم اجتماعي، حساسيت در مقابل اموال عمومي در آنها ايجاد ميشود؟
د: فضاي مدارس و تجهيزات آنان تا چه ميزان با نيازهاي آموزشي و پرورشي تناسب دارد؟ در تهران و شهرههاي بزرگ مدارسي وجود دارد كه تنها در چند آپارتمان ايجاد شدهاند و فاقد حياط و فضاي ورزشي هستند. درصد زيادي از مدارس كشور فرسوده و بايد بازسازي شوند. مدارس و هنرستان ها به چه اندازه داراي تجهيزات آزمايشگاهي و فني هستند كه دانش آموز آشنايي ابتدايي با تجهيزات فوق الذكر داشته باشد ؟
4-نقش دولتها و مجالس در عقب رفت آموزش و پرورش: در دهه اول انقلاب وزراي آموزش و پرورش وزنههاي علمي و فرهنگي و انقلابي بودند. نه تنها وزارت خانه مربوطه به خوبي اداره ميشد بلكه بسياري از آموزگاران در ديگر وزارتخانهها منشاء خدمات بزرگي شدهاند. متاسفانه در سه دهه اخير روساي محترم جمهور فكر كردند كه آموزش و پرورش يك صندوق راي است كه بايد آن را به سمت جهت گيريهاي سياسي و حزبي هدايت كرد. بدين جهت وزرايي براي راي اعتماد به مجلس معرفي شدند كه عمده مديران اجرايي بودند و وجهاهت علمي و فرهنگي لازم را جهت تصدي گري اين وزارتخانه انسان ساز نداشتهاند و عمده وقت خود را به تغييرات مديران و امور جاري وزارت خانه اختصاص ميدادند. فاجعه بارتر از همه اين بود كه در صندوق ذخيره فرهنگيان 8 هزار ميليارد تومان اختلاس شد كه در طول تاريخ فساد مالي هيچگونه سنخيتي با سازمان پاك و مطهر آموزش و پرورش نداشت.
5-پيشنهادات برون رفت از وضع موجود: اگر چه وظيفه اصلي مجلس و دولت است كه با برنامه ريزي و مصوبات لازم آموزش و پرورش را به جايگاه مطلوب و ممتاز خود برسانند اما عملكرد چهل ساله اين دو قوه اساسي كشور نشان داده است كه آنچنان سرگرم امور روزمره و مسائل باندي و حزبي و گروهي و شخصي هستند كه به طور مستمر از آموزش و پرورش غافل شدهاند چگونه بايد محلس و دولت متوجه وظيفه خطير و اساسي خودشان نمود:
الف:معلمين و آموزگاران محترم كه در وسط گود هستند و بار سنگين وظيفه آموزش و پرورش دانش آموزان را بعهده دارند بهتر از هر قشر ديگري در كوران مسائل و مشكلات آموزش و پرورش ميباشند و بيشترين دغدغه و نگراني را در مورد اوضاع نا به سامان اين دستگاه انسان ساز را دارند. معلمين عزيز و گرامي بايد بيش از گذشته وارد ميدان شوند و مطالبات خود را از طريق قانوني، فضاي مجازي و ساير راههاي ممكن را به دولت و مجلس برسانند و آنان را وادار كنند كه حل معضلات آموزش و پرورش را در اولويت مشكلات كشور قرار دهند.
ب: نخبگان كشور از هر قشري بايد حساسيت خود را نسبت به حل مشكلات آموزش و پرورش بيشتر نمايند و به همراه اولياء دانش آموزان وارد صحنه شوند و پشتيبان آموزگاران و معلمين دلسوز كشور شوند كه آنان بتوانند به خواستههاي به حق خويش برسند.
ج:رسانههاي كشور اعم از ديداري و شنيداري، سايتها و فضاي مجازي، ائمه جماعات و جمعه و همه آنانيكه دل در گرو حل مشكلات كشور و مردم دارند با اطلاع رساني به موقع فضاي رسانهاي كشور را به گونهاي به نمايش بگذارند كه اولويت اول و مهم كشور رساندن آموزش و پرورش و آموزگاران به جايگاه مطلوب و ممتاز كشور باشد و شاهد شكوفايي بزرگي در استعدادهاي نهفته جوانان و نوجوانان كشور باشيم؛ تا آموزش و پرورشي كه در تراز و زيبنده ايران اسلامي كه در آستانه تمدن سازي جديد ميباشد و قرار است از قدرت منطقهاي به قدرتي جهاني در آينده نه چندان دور برسد، داشته باشيم.