ترابر نیوز:
ایرانیها امسال سیلابیترین نوروز چند دهه اخیر را تجربه کردند. سیل ویرانگر و بیسابقهای که گویا در 50 سال اخیر بیسابقه است، نه تنها مردم بلکه مسئولان را نیز غافلگیر کرد. هنوز مردم در چند استان کشور از جمله لرستان و خوزستان با سختترین تبعات ان دست به گریبانند و با توجه به گزارشهای سازمان هواشناسی خطر ادامه سیل همچنان در کمین مردم چند استان کشورمان است.
تصاویر و گزارشهایی که از استانهای سیل زده منتشر میشود به شدت نگران کننده است. مردم در لرستان به ویژه شهر پلدختر با عجیب ترین مشکلات دست و پنجه نرم میکنند، یک شهر کاملا در گل فرو رفته است و بسیاری از ساکنانش سقفی به جز آسمان بر سر ندارند. در خوزستان ضمن این که دهها روستا تخلیه شده و هزاران تن به اجبار از محل زندگیشان جابهجا شدهاند، اما هنوز مردم در ترس و اضطراب مداوم از سرریز شدن سدها به خصوص کرخه و دز به سر میبرند.
بسیاری از زلزله زدههای سیل زده استان کرمانشاه به ویژه سرپل ذهاب مجددا بی خانمان شدهاند. آب در گلستان به ویژه شهر آققلا هنوز فروکش نکرده است و بیم آن میرود با بارشهای جدیدی که سازمان هواشناسی برای روزهای آتی وعده داده است شرایط بغرنجتر از این که هست،شود.
سیل یک بحران است که شرایط اضطرار را به وجود میآورد. شرایط اضطراریی که هم همت مسئولان و هم کمک سایر هموطنان را میطلبد. در شرایط اینچنینی نهادها و سازمانهای دخیل در موضوع، برای مقابله با بحران یک سری وظایف ذاتی برعهده دارند که قانون برای آنان تعیین کرده است، به نحوی که در صورت کوتاهی از وظایف محوله باید جوابگو باشند. اما در این شرایط که بخشهای زیادی از کشور درگیر این حادثه غیرمترقبه گردیده است، شهروندان نیز در قبال هموطنان مصیبت دیده خود مسئولیت اجتماعی و اخلاقی بر عهده دارند و نیاز است وارد کارزار شوند و مشارکت کنند تا با همکاری یکدیگر افراد آسیب دیده زودتر به زندگی عادی برگردند و خانه و کاشانه آنها بازسازی شود، مسئولیت اجتماعی شهروندان اقتضاء میکند که در چنین حوادثی حتما واکنش نشان داده و ضمن این که باید مراقب باشند در تله موازی کاری و امداد رسانی غیرمتمرکز گرفتار نشوند، سعی در کاهش آلام و رنجهای مصیبت زدگان حادثه داشته باشند. اما چگونگی ایفای این نقش که نشانگر همدلی، همیاری، تعامل و کمک به نیازمندان است و ریشه در باورهای فرهنگی و دینی ایرانیان دارد، جای بحث فراوان دارد.
مشکلی که اخیرا و در زمانهای بحران در کشور خود را نشان میدهد، نبود اعتماد به یک مرجع رسمی برای جمع آوری کمکهای مردمی است. این موضوع در زلزله کرمانشاه نیز خود را نشان داد، به نحوی که مردم یا به چهره های شناخته عالم هنر و ورزش و سیاست اعتماد کردند و کمکهای نقدی یا غیر نقدی خود را به آنان سپردند یا خود به محل حادثه رفتند و کمکهایشان را حضوری به زلزله زدهها اهداء کردند.
در سیل امسال نیز این روند ادامه پیدا کرد. بسیاری از مردم ترجیح دادند تجربه زلزله کرمانشاه را تکرار کنند و برای سپردن کمکهایشان به نهادهایی که به صورت ذاتی وظیفه جمع آوری و مدیریت این گونه شرایط را بر عهده دارند روی خوش نشان ندادند. همین امر سبب موازی کاری و آشفتگی در برنامهریزیها و نحوه کمک رسانی به سیل زدهها شده است. با توجه به گزارشهای رسیده از استانهای سیل زده و به گواه مردمان بومی به دلیل همین آشفتگیها برخی از مردم چندین نوبت خدمات دریافت کرده و برخی با وجود شرایط نامناسب حتی یک بار اقلام مورد نیاز خود را دریافت نکردهاند.
واضح است در حوادث اینچنینی به ویژه سیل اخیر، انتقادات فراوانی به عملکرد مسئولان، مدیران و دستگاههای اجرایی وارد است، اما الان و در زمان فعلی کار مهمتری وجود دارد و آن اینکه تلاش کنیم ضمن اعتماد به مرجعی معتبر از اقدامات غیرضروری که نه تنها آلام و رنجهای مردم آسیبدیده مناطق سیلزده را کاهش نمیدهد و به مرتفع شدن نیازهای زندگیشان منجر نمیشود، بلکه در روند کمک رسانی اخلال ایجاد میکند، بپرهیزیم.
موضوع دیگری که این روزها از سوی کاربران فضای مجازی به کرات دیده شد، دست به دست کردن رنجهای مردمان سیل زده بود، اگرچه این اقدام در جهت اطلاع رسانی میتواند مفید باشد اما بسیاری از این کاربران و با وجود تمکن مالی یا شرایط کمک به غیر از اشاعه ترس، وحشت و تشنج اقدام درخوری که به کاهش رنج آنان منجر میشود انجام ندادند.
نحوه برخورد و مواجهه با سیلزدهها موضوع دیگری است که حائز اهمیت است. مردم استانهای سیلزده یک شبه زندگیشان را آب برده و طبیعی است بسیاری از آنان دچار استرس، نگرانی و تنش باشند، بنابراین آنان مستعد انواع رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی هستند. باید در این شرایط هم نیروهای امدادی و هم مسئولان وضعیت آنان را درک کرده و با سعه صدر با آنان برخورد کنند نه مانند استاندار خوزستان با انگ «مخالف نظام» ضمن این که مطالبه آنان را نادیده بگیرند، آنان را نیز بدنام کنند.
چند روز پیش استاندار خوزستان در جواب پیرمرد سیل زدهای که در شرایط اضطرار سیل به وی پناه آورده و از روند رسیدگی به سیل انتقاد میکرد، الفاظی را به زبان آورد که پیشتر از هر موضوعی نشانگر روحیه «خود ولی نعمت پنداری» برخی از مسئولان بود.
**پیرمرد که با لهجه عربی حرف می زد، می گوید که آیا فقط به سوریه می رسید؟
با این جمله، ناگهان غلامرضا شریعتی، بر می آشوبد و با عتاب و تندی به او می گوید:«حرف بیربط نزن...آدم مخالف نظامِ بیتربیت» و با وجود این که این داستان در فضای بیرون اتفاق میافتد، با پشت دست اشاره میکند و می گوید برو بیرون! ظاهرا استاندار فراتر از حلقه و حریم خود را «بیرون» می پندارد!
واقعیت این است که برخی از مسئولان کشور نه تنها خود را ولی نعمت مردم فرض میکنند، بلکه حاضرند برای توجیه کمکاری خود و با ژست دفاع از نظام، از جیب نظام نیز هزینه کنند. فارغ از این که نه تنها این ژستها با آرمانهای انقلاب و نظام همخوانی ندارد بلکه معمار بزرگ انقلاب حضرت امام خمینی (ره) این انقلاب را انقلاب پابرهنگان نامید.
حتی اگر انتقاد آن پیرمرد خوزستانی را وارد ندانیم و بپذیریم آن پیرمرد تند حرف زد یا حتی مطالبه ناحقی داشت، آیا رواست استاندار استانی که انتظار میرود از مردم مصیبت زده به خوبی دلجویی کند با ادبیاتی نادرست او را مخالف جریانی بداند که شاید بیشتر از خود وی برای این انقلاب هزینه کرده باشد.
ادبیات توهین آمیز استاندار خوزستان واکنش وزیر کشور را نیز در پی داشت و وزیر کشور دستور دلجویی از پیرمرد را صادر کرد. وزیر کشور در این دستور ضمن تشکر از مدیریت پیگیر و مجدانه بحران سیلاب از سوی استاندار و تمامی مسئولان ذیربط و تقدیر از همه هموطنان که با همکاری و هماهنگی کامل با امدادجویان باردیگر صحنه های زیبا و بدیعی از ایثار و فداکاری و همبستگی را به نمایش گذاشتند، خواستار صبر و تحمل و مدارای بیشتری از سوی همگان شد تا بهانه ای به دست بدخواهان و مغرضان ملت غیور و حماسه آفرین ندهند.
برخورد نامناسب استاندار با شهروند خوزستانی، آن هم در میانه سیل و مصیبت که مردم به اندازه کافی زجر کشیده اند، چیزی جز نمایش کم ظرفیتی، هتک حرمت و نمک بر زخم پاشیدن نبود. مردم انتظار دارند استاندار شخصاً عذرخواهی و جبران کند.
منبع: روزنامه همدلی
انتهای پیام /*
|