ترابر نیوز:
رانندگی در دنیا یک امر«جمعی» است ولی در ایران یک امر«فردی» تلقی می شود.
لینک بخش نخست
درتصویر فوق با انکه راه برای سبقت باز است ولی کسی اقدام به اینکار نکرده است.
ترافیک در همه ی شهرهای بزرگ دنیا وجود دارد.وقتی بناست چند صد هزار یا چند میلیون نفر در ساعت معینی به سر کاربروند خود به خود ازدحام پدید می اید. اما تفاوت ترافیک شهرهای بزرگ دنیا با ترافیک تهران این است که در کلانشهرها ترافیک باعث «تاخیر»است اما در شهری مثل تهران چون رانندگی یک امر فردی است نه جمعی، ترافیک فقط موجب تاخیر نیست ،موجب «کلافگی» و«خردشدن اعصاب» هم هست ...
اما پرسش این است که برای اصلاح وضع موجود عملا از کجا باید اغاز کرد؟
برای روشن شدن مطلب باید توجه کرد که رانندگی ایرانی، اصطلاحات خاصی را هم به دنبال اورده است که در کتاب های اموزش راندگی هیچ کشوری اصلا «وجود ندارد»؛اصطلاحاتی مانند «راه گرفتن»ویا «رد کردن». «راه گرفتن»یعنی جلوی دیگری را بگیر تا خودت بتوانی بروی. به دلیل نبود پاره ای مقررات در ایران «مثلا قانون حق تقدم هنگام گردش به چپ» مجبوریم تا می توانیم وسیله ی نقلیه ی خود را جلوتر و جلوتر ببریم تا خودرو مقابل چاره ای جز راه دادن به ما نداشته باشد.همچنین «رد کردن»را وقتی به کار می بریم که خودروی خود را از فاصله ی بسیار نزدیک از کنار اتومبیلهای دیگر یا پای یک عابر عبور می دهیم . پس در هر دو اصطلاح «راه گرفتن»و«رد کردن»که مختص به راننگی ماست ، معنای «نزدیک شدن به خودروها یا عابران»نهفته است.
حال چرا بدون «راه گرفتن»و «رد کردن» نمی توان در ایران رانندگی کرد؟
نکته اصلی اینجاست: اساسا «رعایت فاصله» که عنصری بسیار اساسی در رانندگی است در کشور ما هیچ جایگاه وتعریف مشخصی ندارد.
اگر راننده سپرش را از یک میلیمتری زانوی عابر رد کند، تخلفی مرتکب نشده؛اگر پشت چراغ قرمز اتومبیلها پنج سانتیمتر از هم فاصله داشته باشند، قانون رعایت شده؛ وقتی یک موتور سیکلت با فاصله ی 30 سانتیمتر در پشت سر یک خودرو حرکت می کند خلاف قانون مرتکب نشده وعملا تخلف محسوب نمی شود. باید حتما به اصطلاح «بخورد وصدا بدهد» تا اتفاقی افتاده شده باشد.
البته طبق قانون رانندگان موظفند «فاصله ایمن» را رعایت کنند، ولی این از همان کلی گویی هایی است که مصادیقش نه تعریف شده ونه به مردم اموزش داده شده است ونه رعایت نکردن ان به چشم کسی می اید، زیرا همه عادت کرده ایم چفت در چفت یکدیگر حرکت کنیم...
برای اینکه ببینیم جزئیات رعایت فاصله چگونه در دیگر کشورها یک به یک به رانندگان اموزش داده شده وچگونه اعمال قانون می شود مناسب است نمونه هایی در اینجا اورده شود.
وقتی سرویس مدرسه برای پیاده وسوار کردن دانش اموزان توقف می کند خودرو های پشت سر موظف به رعایت فاصله ی بیست متری هستند.تخطی از این حتی برای اولین بار، علاوه بر400 دلار جریمه، تعلیق گواهینامه برای شش ماه را در پی دارد.
هنگام گردش به راست حق با عابر است وراننده باید حدود دو متر از خط عابر فاصله بگیرد. به خاطر اعمال قاطعانه ی این قانون است که که عابر چنین اسوده عرض خیابان را طی می کند. او به رو به رو نگاه می کند نه به خودرو، زیرا میداند سپر اتومبیل از دومتری به او نزدیک نخواهد شد:
حال تا اندازه ای معلوم می شود که چرا در کشور ما این مقدار تصادف رخ می دهد وچرا بیشترین کشته ها در میان عابران پیاده در ایران یا «سالمند»هستند ویا «کودک»؛ تا کسی حرکات شبه اکروباتیک بلد نباشد نمی تواند خود را از اتومبیلها و موتورسیکلتهایی که چفت در چفت یکدیگر وبا فاصله ی سانتیمتری وگاهی میلیمتری از کنار عابران می گذرند نجات دهد.
بنا براین انچه گفته شد، نقطه ی شروع اصلاح رانندگی در ایران، اموزش فاصله گرفتن از یکدیگر است؛چه فاصله خودرو از خودرو که با حرکت بین خطوط حاصل می شود وچه فاصله گرفتن عابر وخودرو از یکدیگر، وچه فاصله گرفتن از خودرو های امداد...
نکات در مورد کاستی های رانندگی در ایران بسیار است.
از جمله:
در کشوری که بالاترین کشته را در تصادفات می دهد یک کارخانه ی خودروسازی اجازه می یابد که پرفروشترین ودر عین حال اسیب پذیرترین خودرو کشور را بدون کیسه هوا و ABS و لوازم ایمنی دیگر روانه بازار کند.
این نشان میدهد که رانندگی وکشته هایش هنوز برای برخی سیاستگذاران تبدیل به یک دغدغه اساسی نشده است. نباید برخی عجولانه نحوه ی عجیب رانندگی در ایران را با اموری از قبیل چند برابر ظرفیت بودن تعداد خودروها یا تنگ بودن برخی معابر توجیه کنند.
البته به دنبال حل این مشکلات هم باید بود اما اینها تنها می توانند دلیل «ترافیک» باشند، نه دلیلی برای رانندگی بی قانون رانندگان یا عبور بی قانون تر عابران.
از این روست که نحوه ی رانندگی، در شهر های کوچک هم یک معضل است.
از تابلوهای ورود ممنوع ویکطرفه که بگذریم تابلوها نقشی در رانندگی شهری ندارند.
تابلوی «ایست» در ایران کاملا بی معناست واین نقش به سرعت گیرها واگذار شده است در حالی که با توجه به شرایط محیطی هر کوچه ونیز خیابان، تابلو های حداکثر سرعت باید لااقل در ابتدای انها نصب شود...
ما با تکیه بر ذکر حداکثر سرعت شهری در ایین نامه، همه ی کوچه ها وخیابان ها را به امان خدا رها کرده ایم وهر کس زورش رسیده یک سرعت گیر سیخی یا میخی وغیر ان با ارتفاع دلبخواهی در کوچه خودش قرار داده است...
از چند انیمیشن که بگذریم رسانه ملی اموزش مصداقی رانندگی را مورد توجه قرار نداده است.
کاربر ترابرنیوز
|