تلکس ترابر نيوز :پايگاه خبري تحليلي حمل و نقل : ايران در حال از دست دادن بازار جهاني و منطقه‌اي گاز است
یکشنبه، 26 اسفند 1397 - 12:52     کد خبر: 89508

ترابر نيوز: اميد شكري با اشاره به ضرورت ديپلماسي خارجي و انرژي فعال‌تر براي حفظ و افزايش سهم ايران در بازار گاز منطقه‌اي و جهاني، معتقد است ايران حتي در حال از دست دادن بازار گاز تركيه نيز هست.
ترابر نيوز:
ايران در حال از دست دادن بازار جهاني و منطقه‌اي گاز است

 در آينده نزديك پالايشگاه‌هاي گاز فازهاي ۱۳، ۲۲ و ۲۴ پارس جنوبي به طور رسمي افتتاح خواهد شد و اين به اين معني است كه ايران سهم بيشتري از ميدان گاز در برابر رقيب خود قطر را خواهد داشت، اما وضعيت صادرات گاز ايران در مقايسه با توليد آن چندان خوب نيست.

براي كسب اطلاعات بيشتر در مورد اين موضوع با اميد شاكري، تحليلگر ارشد امنيت انرژي در واشنگتن به گفتگو پرداختيم. او در حال حاضر به عنوان پژوهشگر ميهمان در Schar، مدرسه سياست و دولت در دانشگاه جورج ميسون مشغول به كار است.

*چرا ايران با وجود موفقيت در توليد گاز، در صادرات گاز چندان موفق نبوده و پروژه صادرات گاز ايران به پاكستان و عمان بعد از گذشت چندين سال به نتيجه نرسيده است؟

براي ايران صادرات گاز به همسايگان در اولويت بوده است. براساس استراتژي وزارت نفت، پس از اتمام تمام فازهاي پارس جنوبي به صورت آنلاين، ايران قادر به صادرات حدود ۲۰۰ ميليون متر مكعب گاز طبيعي به همسايگان خواهد بود. ايران داراي تعدادي از پروژه‌هاي گاز طبيعي است. خط لوله ايران و پاكستان يكي از پروژه‌هاي گاز طبيعي ايران است. ايران تا سال ۲۰۱۴ زيرساخت‌هاي مورد نياز براي تأمين گاز طبيعي به مرز ايران و پاكستان را تكميل كرد. اما پاكستان به علت مشكلات مالي و ناتواني‌ها، نتوانست خط لوله خط مرزي ايران و پاكستان را بسازد. عربستان سعودي سعي دارد ديپلماسي مهم انرژي در پاكستان را اجرا كند و در طي سفر بن سلمان به پاكستان، برخي از توافقات در بخش انرژي را امضا كردند و به نظر مي‌رسد كه ايران براي صادر كردن گاز طبيعي به پاكستان در كوتاه مدت كار آساني نخواهد داشت.

ايران همچنين قصد دارد تا سال ۲۰۲۰ گاز طبيعي را به عمان منتقل كند و تا ماه مارس ۲۰۱۹، خط لوله ايران-عمان توسعه چشمگيري خواهد يافت. براساس توافق مربوطه ايران بايد ۱.۵ ميليارد متر مكعب گاز طبيعي به عمان صادر كند. ايران همچنين علاقه مند است از تأسيسات LNG عمان براي توليد LNG و صادرات LNG استفاده كند. پيش از اكتبر سال ۲۰۱۸، وزارت نفت عمان، مناقصه‌اي را براي انتخاب يك شركت براي بازسازي خط لوله درعمان برگزار كرد.

*تنها ۲۰ درصد از ظرفيت صادرات گاز ايران به بصره عراق فعال است. چرا ايران قادر به استفاده از ظرفيت كامل خط لوله خود نيست؟

مشكل اصلي به دليل تحريم‌ها است. عراق قادر به پرداخت هزينه‌هاي گاز طبيعي وارداتي از ايران نمي‌باشد. من فكر مي‌كنم هيچ مشكلي در توليد گاز طبيعي وجود ندارد. ايران گاز طبيعي را در تابستان بيشتر از زمستان صادر مي‌كند. در طول زمستان مصرف داخلي بالاست و وزارت نفت بايد بيشتر گاز طبيعي را به شبكه داخلي خط لوله انتقال دهد. انتظار مي‌رود ظرفيت صادرات گاز طبيعي به عراق در ماه‌هاي آينده افزايش يابد. مصرف داخلي در ايران بسيار زياد است. ايران نياز به استفاده از بهره وري انرژي در تمام بخش‌ها براي افزايش مصرف داخلي دارد. در حال حاضر، اكثر توافقنامه‌هاي گاز طبيعي بلند مدت (۲۰ يا ۲۵ سال) است و معلوم نيست كه چرا قرارداد خط لوله گاز طبيعي ايران و عراق فقط شش سال است. ممكن است بدهي نفت و گازي ايران به دينار عراق حاصل شود.

*تنها ۵ تا ۶ سال از قرارداد فروش گاز ايران به تركيه و عراق باقيمانده است، و از سوي ديگر، ايران نتوانسته است بازارهاي جديدي براي گاز خود پيدا كند. با توجه به افزايش توليد گاز، ايران براي صادرات چه كاري بايد انجام دهد؟

صادرات گاز طبيعي به بازار اتحاديه اروپا اولويت دوم ايران است. صادرات گاز طبيعي به اروپا نيازمند يك خط لوله طولاني‌تر از كشورهاي خليج فارس است. همانطور كه مي‌دانيد، تنها مسير منطقي صادرات گاز از ايران به اروپا، تركيه است، اگر چه در گذشته، مسيرهاي مختلفي از قبيل مسير ايران-عراق-سوريه و يا مسير ايران- ارمنستان -گرجستان مورد توجه قرار گرفت اما در حال حاضر تركيه گزينه مناسبي براي صادرات گاز به اروپا است.

خط لوله مورد نياز براي انتقال گاز از عسلويه به مرز تركيه حدود ۲۰۰۰ كيلومتر است و همچنين صادرات گاز از تركيه به اولين كشور اروپايي نيز نيازمند حداقل ۲۰۰۰ كيلومتر خط لوله است كه بسيار طولاني‌تر از خط لوله ۲۰۰ كيلومتري به كشورهاي حوزه خليج فارس مي‌باشد. از سوي ديگر، تركيه بخاطر سياست‌هايش، مايل به انتقال گاز ايران نيست. اين كشور مي‌خواهد خود به عنوان هاب گازي (گيرنده و توزيع كننده گاز) باشد كه اين موضوع به هيچ وجه توسط ايران پذيرفته نمي‌شود. علاوه بر مسائل مربوط به تداركات و ژئوپوليتيك مرتبط با صادرات گاز ايران به اروپا، اختلاف نظر در مورد قيمت‌ها نيز وجود دارد.

در طول سال گذشته ايران و تركيه مذاكراتي را براي گسترش خط لوله گاز طبيعي ايران و تركيه انجام دادند. اما پيشرفت‌هاي زيادي در مذاكرات وجود ندارد. ايران از تركيه خواست تا گاز طبيعي بيشتري وارد كند و تركيه از ايران خواسته است تا تخفيف بيشتري در قيمت گاز طبيعي اعمال كند. تركيه گاز طبيعي را از پروژه TANAP از آذربايجان وارد مي‌كند و تا سال ۲۰۱۹ تركيه واردات گاز طبيعي بيشتري را از روسيه از طريق پروژه Turk Stream آغاز خواهد كرد. تركيه همچنين واردات LNG از قطر را افزايش داده و واردات LNG از ايالات متحده را نيز دو برابر كرده است. تركيه سرمايه گذاري عظيمي در زمينه انرژي تجديد پذير نيز كرده است و اين بدين معناست كه گاز طبيعي ايران در بازار انرژي تركيه اهميت خود را از دست مي‌دهد. ايران نياز به سياست خارجي فعال و ديپلماسي انرژي بيشتري دارد تا علاوه بر اينكه سهم خود را در بازار منطقه‌اي حفظ مي‌كند سهم خود را نيز افزايش دهد.

* تأثير احتمالي تكميل پروژه North Stream II بر آينده صادرات گاز ايران چيست؟

در بازار اتحاديه اروپا، رقابت بزرگي بين روسيه، قطر، ايالات متحده و استراليا وجود دارد. روسيه با استفاده از سيستم قيمت گذاري متفاوت و سياست صادرات براي هر كشور در بازار اتحاديه اروپا، سهم خود را در بازار اتحاديه اروپا حفظ كرده و افزايش مي‌دهد. ايالات متحده مخالف وابستگي اتحاديه اروپا به گاز روسيه است. در دسامبر گذشته، ايالات متحده از اعضاي اتحاديه اروپا خواست تا واردات LNG بيشتري را از قطر به جاي واردات گاز طبيعي از روسيه انجام دهند. در حال حاضر روسيه داراي دو پروژه بزرگ Turk Stream و North Stream II براي عرضه گاز طبيعي به بازار اتحاديه اروپا است كه ايالات متحده مخالف پروژه North Stream II است.

ايالات متحده به دليل انقلاب گاز شيل در تلاش است تا گاز طبيعي و LNG بيشتري را به همسايگان و متحدانش صادر كند. آلمان به گاز طبيعي روسيه نياز دارد و از پروژه North Stream II استقبال مي‌كند. تمامي شواهد نشان مي‌دهد كه ايران به عنوان يك بازيگر كليدي با چالش‌هاي بزرگي در بازار گاز طبيعي هم در بازار منطقه‌اي و هم در بازار جهاني روبرو خواهد شد و همچنين در كوتاه مدت يا ميان مدت، براي ايران سخت هست كه به عنوان صادر كننده گاز طبيعي به اتحاديه اروپا باشد.

با توجه به تحريم‌هاي ايالات متحده هيچ شركت بزرگ انرژي خارجي علاقه مند به سرمايه گذاري در بخش انرژي ايران نيست. به نظر من مشكل اصلي در بخش انرژي ايران اين است كه براي جذب سرمايه گذاري خارجي ايران نياز به يك چارچوب قانوني، يك روند كارآمد و سريع تصميم گيري دارد كه اين متغيرها دور از دسترس نيستند.


برگشت به تلکس خبرها